crescent

/ˈkresənt//ˈkresnt/

معنی: هلال ماه، هلالی شکل
معانی دیگر: داس ماه، مهداس، چنبرماه، (هرچیز هلالی شکل) نیمدایره، نیم پرهون، کمان، نان یا شیرینی به شکل هلال، خیابان یا راه نیمدایره، (گاهی با c بزرگ) عثمانی، ترکیه، اسلام، هلالی، داس مهی، داس مهسان، کمانی، داسی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the shape of the moon as it appears in its first or last quarter, an arc tapering to a point at either end.

(2) تعریف: any shape, sign, or object resembling the moon's shape in the first or last quarter.

(3) تعریف: the emblem of Turkey or Islam.
صفت ( adjective )
(1) تعریف: shaped like the moon in its first or last quarter.

(2) تعریف: increasing, as the moon increases in apparent size in its first quarter.

جمله های نمونه

1. crescent wrench
آچار یک سر

2. the crescent of the moon
هلال ماه

3. waning crescent
هلال ماه رو به کاهش،مهداس کاستگر (ماه در شب های پیش از ماه نو)

4. waxing crescent
هلال ماه رو به افزایش،مهداس فزایند (ماه در شب های بعد از ماه نو)

5. the nether tip of the moon's crescent
نوک زیرین هلال ماه

6. i saw the green fields of heaven and the crescent of the new moon
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو

7. Turn right at the corner of Sunset and Crescent Heights Boulevards.
[ترجمه گوگل]در نبش بلوار غروب و کرسنت هایتس به راست بپیچید
[ترجمه ترگمان]بپیچ به راست بپیچ به سمت غروب سان Heights و بلوار کرسنت - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A glittering Islamic crescent tops the mosque.
[ترجمه گوگل]هلال درخشان اسلامی بالای مسجد است
[ترجمه ترگمان]هلال درخشان اسلامی در بالای مسجد قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A crescent moon peeped out from behind the clouds.
[ترجمه گوگل]هلال ماه از پشت ابرها بیرون زد
[ترجمه ترگمان]هلال ماه از پشت ابرها بیرون می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The moon was a slender crescent, and a few tattered clouds shuffled across the perfect dome of blue-black sky.
[ترجمه گوگل]ماه یک هلال باریک بود، و چند ابر پاره پاره شده در گنبد کامل آسمان آبی-سیاه می چرخیدند
[ترجمه ترگمان]ماه یک هلال باریک بود و چند تا ابر پاره پاره در گنبد عظیم آسمان آبی تیره حرکت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Saw the white crescent, tipped earthward.
[ترجمه گوگل]هلال سفید را دیدم که به سمت زمین کج شده بود
[ترجمه ترگمان]هلال سفیدی را دیدم که به طرف زمین خم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The hours of darkness spent at Sloane Crescent were taking on a hallucinatory quality.
[ترجمه گوگل]ساعت‌های تاریکی که در اسلون کرسنت سپری می‌شد، کیفیتی توهم‌آمیز به خود می‌گرفت
[ترجمه ترگمان]ساعات تاریکی در محله سل ون صرف می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A thin crescent moon will appear to the left of Venus the evening of July
[ترجمه گوگل]یک هلال ماه نازک در سمت چپ زهره عصر ماه جولای ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]هلال نازک ماه در سمت چپ زهره غروب ماه جولای ظاهر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The crescent moon is a common feature of the flags of Islamic countries.
[ترجمه گوگل]هلال ماه از ویژگی های مشترک پرچم های کشورهای اسلامی است
[ترجمه ترگمان]هلال ماه یکی از ویژگی های معمول پرچم های کشورهای اسلامی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Hale-Bopp and the waxing crescent will be easily visible in the Western sky after sunset Thursday and Friday.
[ترجمه گوگل]هیل باپ و هلال اپیلاسیون پس از غروب آفتاب پنجشنبه و جمعه به راحتی در آسمان غربی قابل مشاهده خواهند بود
[ترجمه ترگمان]هیل - Bopp و هلال انباشته به راحتی در آسمان غرب پس از غروب آفتاب و جمعه قابل مشاهده خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The month began when the new lunar crescent was for the first time visible again after sunset.
[ترجمه گوگل]ماه زمانی آغاز شد که هلال ماه جدید برای اولین بار پس از غروب خورشید دوباره قابل مشاهده بود
[ترجمه ترگمان]ماه شروع شد که هلال ماه جدید برای اولین بار پس از غروب آفتاب قابل رویت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

هلال ماه (صفت)
crescent, falcate, falcated

هلالی شکل (صفت)
crescent

تخصصی

[ریاضیات] هلال، هلالی شکل، هلال ماه

انگلیسی به انگلیسی

• object shaped like a new moon, thin curving shape which comes to a point at both ends; phase of the moon when it is shaped as a c, new moon, moon in its last quarter; symbol for islam; bread roll in the shape of a c
shaped like the moon
a crescent is a curved shape that is wider in the middle than at its ends, like the moon in its first and last quarters.
a crescent is also a street, especially one which is curved.

پیشنهاد کاربران

هلال
sickle - shaped
semi - satellite
bow - shaped
hemisphere
half - moon

خیابان یا جاده هلالی
هو
هلال ماه ، هلالی.
( Iranian Red Crescent Society ( IRCS
جمعیت هلال احمر ایران
هلال 🔧🔧
The crescent of the moon is apparent
هلال ماه مشخص است

بپرس