costumer

/ˈkɑːstuːmər//ˈkɑːstuːmə/

(کسی که جامه می دوزد یا می فروشد یا کرایه می دهد) جامه گر، خیاط، لباس فروش، خیاط لباس های محلی و ویژه، جارختی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person who makes, sells, or rents costumes, as for costume parties or theater companies.

جمله های نمونه

1. Costumers are fixing her hair, adjusting her breastplate and lacing up the back of her leather minidress.
[ترجمه گوگل]مشتریان موهای او را مرتب می کنند، سینه او را مرتب می کنند و پشت مینی لباس چرمی او را می بندند
[ترجمه ترگمان]Costumers موهایش را مرتب می کند و زره سینه خود را مرتب می کند و پشت جلد چرمی her را گره می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I already told my costumer that the price not changes.
[ترجمه گوگل]من قبلاً به مشتری خود گفته بودم که قیمت تغییر نمی کند
[ترجمه ترگمان]من قبلا به مشتری گفته ام که قیمت تغییر نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There many costumer care service representative who are willing to answer most of your concerns.
[ترجمه گوگل]بسیاری از نمایندگان خدمات مراقبت از مشتری وجود دارند که مایلند به اکثر نگرانی های شما پاسخ دهند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از خدمات مراقبت مشتری وجود دارند که مایل به پاسخ بیشتر به نگرانی های شما هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Costumer:Excuse me, do you work here?
[ترجمه گوگل]مشتری: ببخشید، شما اینجا کار می کنید؟
[ترجمه ترگمان]ببخشید شما اینجا کار می کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This creature was the costumer of the immense drama which knavery plays in Paris.
[ترجمه گوگل]این موجود خریدار درام عظیمی بود که knavery در پاریس بازی می کند
[ترجمه ترگمان]این موجود افسانه ای است که در پاریس بازی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The application of IT lowers the costumer management costs, making loyalty program and price discrimination more implementable.
[ترجمه گوگل]کاربرد IT هزینه های مدیریت مشتری را کاهش می دهد و برنامه وفاداری و تبعیض قیمت را قابل اجراتر می کند
[ترجمه ترگمان]کاربرد IT هزینه های مدیریت مشتری را کاهش می دهد، برنامه وفاداری را ایجاد می کند و تبعیض قیمت را بیشتر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Targeting a sophisticated and classy national costumer, the communication style had to utilize refined Chinese design codes and comply with international graphic standards.
[ترجمه گوگل]با هدف قرار دادن یک مشتری ملی پیچیده و درجه یک، سبک ارتباطی باید از کدهای طراحی چینی تصفیه شده و مطابق با استانداردهای گرافیکی بین المللی استفاده می کرد
[ترجمه ترگمان]هدف قرار دادن یک مشتری پیچیده و پیشرفته، سبک ارتباطی باید از کده ای طراحی چینی اصلاح شده و مطابق با استانداردهای بین المللی گرافیکی استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. How to convince costumer to accept your proposal?
[ترجمه گوگل]چگونه مشتری را متقاعد کنیم که پیشنهاد شما را بپذیرد؟
[ترجمه ترگمان]چطور مشتری را متقاعد کنید که پیشنهاد شما را قبول کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. According to the specialty of costumer groups, this paper introduces roles to the management of menu, and solves the complex costumer purview management problem in large scale MIS.
[ترجمه گوگل]با توجه به تخصص گروه‌های مشتریان، این مقاله نقش‌ها را در مدیریت منو معرفی می‌کند و مشکل پیچیده مدیریت محدوده مشتری را در MIS در مقیاس بزرگ حل می‌کند
[ترجمه ترگمان]با توجه به تخصص گروه های مشتری، این مقاله نقشه ای را در اختیار مدیریت منو قرار داده و مشکل مدیریت مرزی پیچیده در مقیاس بزرگ را حل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The enterprises of costumer - oriented must enough study costumer and acknowledge which product the costumer need is.
[ترجمه گوگل]شرکت های مشتری مدار باید به اندازه کافی مشتری را مطالعه کنند و بدانند که مشتری به کدام محصول نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]فعالیت شرکت مشتری محور باید به اندازه کافی مشتری را مورد مطالعه قرار داده و نشان دهد که مشتری به کدام محصول نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I would be a familiar costumer in one of the bars.
[ترجمه گوگل]من یک مشتری آشنا در یکی از بارها خواهم بود
[ترجمه ترگمان] من توی یکی از میله ها یه \"costumer\" آشنا میشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The specification and color can be customized according to costumer requirements.
[ترجمه گوگل]مشخصات و رنگ را می توان با توجه به نیاز مشتری سفارشی کرد
[ترجمه ترگمان]مشخصات و رنگ را می توان مطابق با الزامات مشتری سفارشی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Multi-protection function: every type possesses entire protection functions, can be ordered according to costumer customer.
[ترجمه گوگل]عملکرد چند حفاظتی: هر نوع دارای عملکردهای حفاظتی کامل است، می تواند با توجه به مشتری مشتری سفارش داده شود
[ترجمه ترگمان]تابع چند حفاظتی: هر نوع دارای تمام توابع حفاظت است، می تواند با توجه به مشتری مشتری سفارش داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As per Manuel Vilanueva, may associate and friend request, attached is our procedure, list of available securities and application form to be filled by the costumer.
[ترجمه گوگل]همانطور که مانوئل ویلانووا، ممکن است درخواست همکاری و دوست داشته باشد، رویه ما، لیست اوراق بهادار موجود و فرم درخواستی که باید توسط مشتری پر شود، پیوست شده است
[ترجمه ترگمان]همانطور که مانوئل Vilanueva، ممکن است درخواست و دوستش را داشته باشد، پیوست شده، روش ما است، لیستی از وثیقه های موجود و فرم درخواست که باید توسط مشتری پر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who designs and makes costumes; one who rents and sells costumes

پیشنهاد کاربران

costumer ( سینما و تلویزیون )
واژه مصوب: جامه دار 1
تعریف: فردی که مسئولیت آماده سازی و نگهداری و پوشاندن لباس بازیگران را در سر صحنۀ فیلم برداری بر عهده دارد
کسی که لباس میدوزد.
خیاط

بپرس