cornea

/ˈkɔːrniə//ˈkɔːnɪə/

معنی: قرنیه
معانی دیگر: (کالبد شناسی) قرنیه، شاخینه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: corneal (adj.)
• : تعریف: the portion of the eyeball's outer coating that is transparent and covers the iris and pupil.

جمله های نمونه

1. an opacity on the cornea
لکه ی کدر روی قرنیه

2. The operation involves making several cuts in the cornea.
[ترجمه گوگل]این عمل شامل ایجاد چندین بریدگی در قرنیه است
[ترجمه ترگمان]این عملیات شامل چندین کاهش در قرنیه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The cornea is the transparent membrane that covers the front of the eye.
[ترجمه گوگل]قرنیه غشای شفافی است که جلوی چشم را می پوشاند
[ترجمه ترگمان]قرنیه یک غشا شفافی است که جلوی چشم را می پوشاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The ring is virtually invisible around the central cornea which is the critical area for clear vision.
[ترجمه گوگل]حلقه تقریباً در اطراف قرنیه مرکزی که منطقه حیاتی برای دید واضح است نامرئی است
[ترجمه ترگمان]این حلقه تقریبا در اطراف قرنیه مرکزی که حوزه بحرانی برای دیدگاه روشن است، پنهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Current surgical techniques also involve reducing the cornea curvature in a bid to correct short-sightedness.
[ترجمه گوگل]تکنیک‌های جراحی کنونی همچنین شامل کاهش انحنای قرنیه در تلاش برای اصلاح کوتاه‌بینی است
[ترجمه ترگمان]تکنیک های جراحی فعلی نیز شامل کاهش انحنای قرنیه در تلاش برای اصلاح کوته اندیشی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A tendency to accumulate sticky mucus on the cornea removed by blinking.
[ترجمه گوگل]تمایل به تجمع مخاط چسبنده روی قرنیه که با پلک زدن برداشته می شود
[ترجمه ترگمان]تمایل به انباشته شدن خلط به قرنیه و پلک زدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The cornea is a transparent, dome-shaped structure covering the front of the eye.
[ترجمه گوگل]قرنیه یک ساختار شفاف و گنبدی شکل است که جلوی چشم را می پوشاند
[ترجمه ترگمان]قرنیه یک ساختار شفاف و شکل گنبد است که جلوی چشم را پوشانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Methods Limbus cornea autografting were performed on 10 cases ( 10 eyes ) with recurrent pterygium.
[ترجمه گوگل]روش‌ها پیوند قرنیه لیمبوس بر روی 10 مورد (10 چشم) با ناخنک عودکننده انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش های قرنیه autografting در ۱۰ حالت (۱۰ چشم)با pterygium تکراری انجام شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. One solution is to implant a donor cornea.
[ترجمه گوگل]یک راه حل، کاشت قرنیه اهدایی است
[ترجمه ترگمان]یک راه حل این است که یک قرنیه اهدا کننده را وارد کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If the cornea epithelial cells often broken skin or keratinization and consequence is unimaginable.
[ترجمه گوگل]اگر سلول های اپیتلیال قرنیه اغلب پوست شکسته می شود یا کراتینه شدن و عواقب آن غیر قابل تصور است
[ترجمه ترگمان]اگر سلول های اپی تلیال پستان اغلب شکسته شوند و یا نتیجه و نتیجه غیرقابل تصوری باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Corneal limbus stem cells are the source of corneal epithelial renewal and they help maintain the integrity of cornea.
[ترجمه گوگل]سلول های بنیادی لیمبوس قرنیه منبع تجدید اپیتلیال قرنیه هستند و به حفظ یکپارچگی قرنیه کمک می کنند
[ترجمه ترگمان]سلول های بنیادی corneal limbus منبع of epithelial هستند و به حفظ تمامیت قرنیه کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Layers of the cornea were visualised in serial optical sections parallel to the epithelium after penetrating keratoplasty.
[ترجمه گوگل]لایه‌های قرنیه در بخش‌های نوری متوالی موازی با اپیتلیوم پس از کراتوپلاستی نافذ مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]لایه های قرنیه در بخش های اپتیکی متوالی موازی با بافت پوششی پس از نفوذ به keratoplasty، مورد توجه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Conclusions The corneal diopter measured by the topographer was more accurate than that measured by the keratometer, especially for the patients cornea was too steep, flat or corneal opacity.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری دیوپتر قرنیه اندازه گیری شده توسط توپوگراف دقیق تر از اندازه گیری شده توسط کراتومتر بود، به خصوص برای بیمارانی که قرنیه بیش از حد شیب دار، صاف یا تیرگی قرنیه بود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری The corneal که توسط topographer اندازه گیری شد دقیق تر از اندازه اندازه گیری شده توسط the بود، به خصوص برای این که قرنیه بیش از حد شیب دار، مسطح یا corneal بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The surgeon made a small incision in the patient's cornea.
[ترجمه گوگل]جراح یک برش کوچک در قرنیه بیمار ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]جراح شکاف کوچکی در قرنیه بیمار ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. All contact lenses must be very carefully fitted to allow the cornea to receive enough oxygen.
[ترجمه گوگل]تمام لنزهای تماسی باید با دقت زیادی نصب شوند تا قرنیه بتواند اکسیژن کافی دریافت کند
[ترجمه ترگمان]تمام لنزهای تماسی باید با دقت نصب شوند تا قرنیه به اندازه کافی اکسیژن دریافت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قرنیه (اسم)
cornea

انگلیسی به انگلیسی

• transparent external coating of the eye
the cornea of someone's eye is the curved transparent layer of skin that covers its surface.

پیشنهاد کاربران

قرنیه، قسمت شفاف و بدون رگ و شیشه ای جلوی چشم که قسمت بیرونی اتاقک قدامی را تشکیل می دهد .
👈🏿 واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : cornea 💎 تلفظ واژه: KOR - nē - a ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: قرنیه: قسمت شفاف و قدامی صلبیه ⭐ اجزاء و عناصر واژه ( ریشه، پیشوند یا پسوند ) در پزشکی : corne/o, kerat/o
[پزشکی] قرنیه: قسمت شفاف و قدامی صلبیه
بخش های مختلف چشم را هم در تصویر می توانید مشاهده کنید. . .
cornea
بخش های مختلف چشم انسان به انگلیسی 👁 👁
✅ eyeball = تخم چشم
✅ eyelid = پلک
✅ eyelash / lash = مژه
✅ sclera /white = صلبیه، سفیدی چشم
✅ retina = شبکیه
✅ iris = عنبیه
...
[مشاهده متن کامل]

✅ cornea = قرنیه
✅ vitreous body / vitreous humour = زجاجیه
✅ lens = عدسی
✅ ciliary muscle = ماهیچه مژگانی
✅ tear duct = مجرای اشکی
✅ optic nerve = عصب بینایی

قرنیه
هو
قرنیه.

بپرس