cookie

/ˈkʊki//ˈkʊki/

معنی: شیرینی، بیسکویت، شیرینی خشک، کلوچه
معانی دیگر: نان شیرینی (معمولا خشک و گرد و کوچک)، بیسکویت (شیرین)، (اسکاتلند) کماج، نان قندی، (امریکا - خودمانی) زن جوان و گیرا، (امریکا - خودمانی) چابک، وارد و زرنگ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
عبارات: toss one's cookies
(1) تعریف: a small, sweet, flat or ball-shaped cake baked from stiff dough.

- It's our tradition to bake and decorate cookies at Christmas.
[ترجمه ملینا] این سنت ماست که در کریسمس کوکی بپزیم و ان را تزیین کنیم
|
[ترجمه گوگل] پختن و تزئین کوکی ها در کریسمس سنت ماست
[ترجمه ترگمان] سنت ما برای پختن و تزیین کوکی در کریسمس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: (slang) a person, esp. one considered to be tough, smart, or the like.

- Your father was one smart cookie--the way he invested in those stocks.
[ترجمه گوگل] پدر شما یک کوکی باهوش بود -- روشی که در آن سهام سرمایه گذاری کرد
[ترجمه ترگمان] پدرت یه کلوچه باهوش بود جوری که توی اون سهام سرمایه گذاری کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: (slang) an attractive young woman.

- I always considered her a cute cookie.
[ترجمه گوگل] من همیشه او را یک کلوچه بامزه می دانستم
[ترجمه ترگمان] من همیشه بهش یه شیرینی بامزه فکر می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(4) تعریف: a small data file stored by a website on a user's browser, enabling the website to remember the user's log in, settings, and other activity on the website.

جمله های نمونه

1. a cookie sheet
تاوه ی شیرینی پزی

2. that's the way the cookie crumbles
(انگلیس - عامیانه) زندگی همین است،جز این نمی شود،چاره ای نیست

3. put a dollop of cream on each cookie
روی هریک از شیرینی ها یک قلنبه خامه بگذارید.

4. Cut the cookie dough into diamonds.
[ترجمه ص.ع] خمیر کوکی ها را به شکل لوزی ببرید.
|
[ترجمه محمد مهدی~] خمیر کوکی را به شکل الماس برش دهید
|
[ترجمه گوگل]خمیر کوکی را به صورت الماس برش دهید
[ترجمه ترگمان] خمیر بیسکوییت رو ببر به الماس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The baby chewed the cookie up and swallowed it.
[ترجمه گوگل]بچه شیرینی را جوید و قورت داد
[ترجمه ترگمان]بچه کلوچه را جوید و آن را قورت داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Come on, fess up! Who ate that last cookie?
[ترجمه گوگل]بیا، فال کن! چه کسی آن شیرینی آخر را خورد؟
[ترجمه ترگمان]! زود باش، اعتراف کن کی آخرین کلوچه رو خورده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She took a nibble of her cookie.
[ترجمه محمد مهدی~] او ( خانم ) کمی از کلوچه اش را گرفت.
|
[ترجمه گوگل]او کمی از کلوچه اش را گرفت
[ترجمه ترگمان] یه گاز از کلوچه هاش گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When you covered the cookie sheet I with the towel, the sound was no longer reflected.
[ترجمه محمد مهدی~] وقتی کوکی را با حوله پوشانید، دیگر صدا منعکس نشد.
|
[ترجمه گوگل]وقتی صفحه کوکی I را با حوله پوشاندید، دیگر صدا منعکس نمی شد
[ترجمه ترگمان]وقتی با حوله ملحفه را پوشاندم، صدا دیگر به فکر فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He's a tough cookie.
[ترجمه ترجمه] انجا چندتا بیسکوئیت است
|
[ترجمه گوگل]او یک کلوچه سخت است
[ترجمه ترگمان] اون یه شیرینی قوی - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Immediately remove from cookie sheet. Serve warm.
[ترجمه سمن زنجانی] بلافاصله آنها را از ظرف شیرینی پزی جدا کنید و به صورت گرم سرو کنید.
|
[ترجمه گوگل]بلافاصله از صفحه کوکی بردارید گرم سرو کنید
[ترجمه ترگمان]سریعا از ورقه cookie حذف کنید غذا را گرم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Put the pie directly on the cookie sheet for baking.
[ترجمه گوگل]پای را مستقیماً روی صفحه کوکی برای پخت قرار دهید
[ترجمه ترگمان]کیک را به طور مستقیم روی ورقه کلوچه بریزید و پخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Spray cookie sheet with non-stick cooking spray.
[ترجمه گوگل]ورق کوکی را با اسپری پخت نچسب اسپری کنید
[ترجمه ترگمان]ورق کلوچه با اسپری آشپزی نچسب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Barney's a tough cookie. He knows how to play politics.
[ترجمه سمن زنجانی] بارنی بچه سرسختیه. اون از بازی های سیاسی سر در میاره.
|
[ترجمه گوگل]بارنی شیرینی سختی است او بلد است سیاست بازی کند
[ترجمه ترگمان]بارنی شیرینی سرسختی - ه اون بلده سیاست بازی کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I also see there is a separate Cookie Folder.
[ترجمه گوگل]من همچنین می بینم که یک پوشه کوکی جداگانه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]همچنین می بینم که یک پوشه کوکی جداگانه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شیرینی (اسم)
amiability, confetti, pastry, sugar, cookie, confection, cooky, bonbon, marzipan, goody, floating island, sweetmeat

بیسکویت (اسم)
cookie, biscuit, scone, cooky

شیرینی خشک (اسم)
cookie, cooky

کلوچه (اسم)
cookie, cooky, pancake

انگلیسی به انگلیسی

• small sweet cake which is baked on flat pans (also cooky, cookey); (computers) file planted on a user's hard disk by an internet site (contains personal information about the user and is used to develop target audiences for internet advertising); cook on a ranch, cook at a camp; (slang) person of a specified nature (e.g. "she is a smart cookie"; "tom is a tough cookie")
a cookie is a biscuit.

پیشنهاد کاربران

کوکی
مثال: She baked chocolate chip cookies.
او کوکی های شکلاتی پزید.
*آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
هم یه نوع شیرینی
هم به معنی خوراکی .
هم به معنی هر بیسکوئیت یا کلوچه که به زبان عامیانه اینجوری صداش میکنن.
cookie vs biscuit
🍪cookies
کوکی ها نرم تر، سنگین تر و پر تر هستن. شکر بیشتری دارن و چاق کننده می باشند.
در حالیکه
🍪biscuit
بیسکوییت ها سفت تر، سبک و ترد تر هستند. کم شکر و گاها رژیمی هستند.
cookie
cookie 2 ( n ) =a computer file with information in it that is sent to the central server each time a particular person uses a network or the Internet
cookie
cookie 1 ( n ) ( kʊki ) ( pl. cookies ) =a small flat sweet cake for one person, usually baked until crisp, e. g. chocolate chip cookies.
cookie
1 - ( slang, vulgar ) The female genitalia
عامیانه، رکیک/ آلت تناسلی زن
2 - ( slang, drugs ) A piece of crack cocaine, larger than a rock, and often in the shape of a cookie
عامیانه، مواد مخدر/ یک مقدار کراک ( کوکائین )
...
[مشاهده متن کامل]

3 - slang/a person
عامیانه/ شخص، کَسی
She's a smart/tough cookie.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/cookie• https://www.urbandictionary.com/define.php?term=cookie• https://www.dictionary.com/browse/cookie
یک نوع کلوچه خشک که معمولا وسطش شکلات است ومثل بیسکوییت سفته🍪🍪🍪
cookie
جونگ کوکی
cookie ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: کلوچک 1
تعریف: فراورده ای آردی شبیه به بیسکویت با بافتی نرم تر و قابلیت جویدن بهتر و معمولاً بزرگ تر از آن
بُقچه ی داده: که میتونه شامل اطلاعات مختلفی همچون ردسنجی و ردشماری و اطلاعات متفاوتی باشه
کلوچک
واژه های مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] پیامی از کارساز وب به مرورگر وب که در رایانۀ کاربر ذخیره می شود تا با هر بار دسترسی مرورگر به کارساز، بدون تغییر، به آن برگردانده شود.
...
[مشاهده متن کامل]

کوکی ( Cookie ) یک فایل است. فایلی که روی کامپیوتر یا موبایل یا تبلت شما ذخیره می شود.
وقتی یک سایت را می بینید، به علت های مختلف ممکن است سایت نیازمند ذخیره ی برخی اطلاعات باشد.
یکی از روش های ذخیره اطلاعات این است که سرورِ سایت از مرورگر شما درخواست کند این اطلاعات را برایش نگهداری کند.
فرض کنید به سایتی سر می زنید که به شما اجازه می دهد رنگ های مختلفی را برای پس زمینه ی آن انتخاب کنید.
اگر این سایت قصد داشته باشد دفعه های بعدی هم که به آنجا سر می زنید، رنگ مورد علاقه ی شما را در پس زمینه ذخیره کند، یک روش انجام این کار استفاده از کوکی است.
سروری که سایت روی آن قرار دارد می تواند از مرورگر شما بخواهد که یک کوکی برایش ایجاد کند و در آن کوکی، رنگ مورد علاقه تان را بنویسد.
حالا دفعه ی بعد که به سایت سر می زنید می توانید همان رنگ مورد علاقه ی خودتان را ببینید.
البته این تنها یک مثال است و صدها مثال دیگر از کاربرد کوکی قابل تصور است.
یکی از رایج ترین کاربردهای کوکی، کمک به تسریع لاگین کردن در سایت هاست.
حتماً به این نکته توجه کرده اید که در بسیاری از سایت ها ( از جمله گوگل، یاهو و متمم ) وقتی مرورگر خود را می بندید و بعداً دوباره به سایت سر می زنید، همچنان در سایت لاگین هستید و صرفاً در فواصل زمانی نسبتاً طولانی ممکن است دوباره مجبور شوید نام کاربری و پسوورد خود را وارد کنید.
سایت ها برای اینکه این کار را انجام دهند از مرورگرتان می خواهند یک کوکی روی کامپیوتر یا موبایل شما ایجاد کند و دفعه های بعد که به سایت سر می زنید با استفاده از اطلاعات ثبت شده در همان کوکی، بدون اینکه لازم باشد نام کاربری و پسوورد را وارد کنید به عنوان کاربر به سرویس های سایت دسترسی پیدا می کنید. به این نوع کوکی ها، Authentication Cookies گفته می شود.
https://motamem. org/کوکی - چیست/

کوکی - کلوچه - شیرینی خشک🍪🍩
بسته ای از اطلاعات ( در قالب یک فایل متنی توسط وب سایت ها بر روی کامپیوتر کاربر ذخیره می شود تا از طریق آن کاربر شناسایی شود )
نوعی کلوچه خشک
ردنما؛ فایل داده ای است که توسط یک وبگاه در پوشه های مرورگر وب ذخیره می شود تا شناسایی های بعدی این سیستم و کاربر ساده گردد.
کلوچه قندی، کلوچه کوکی
شیرینی کوکی، کلوچه قندی
کلوچه کوکی
بیسکویت تر یا خشک
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس