94 1528 100 1 convulsive /kənˈvəlsɪv/ /kənˈvʌlsɪv/معنی: تکان دهنده، متشنج، شنج اور، مختلجمعانی دیگر: تشنجی، تنجشی، ترنجشی، حمله ای، تشنج آور، ترنجش انگیز، پرترنجش بررسی کلمه convulsive صفت ( adjective )مشتقات: convulsively (adv.), convulsiveness (n.)• : تعریف: of, resembling, or afflicted by one or more convulsions or spasms.- a fit of convulsive laughter [ترجمه ترگمان] خنده تشنج آمیزی سر داد [ترجمه گوگل] یک تن از خنده های مخوف [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید - a convulsive riot [ترجمه ترگمان] یک شورش متشنج، [ترجمه گوگل] یک شورش مصنوعی [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید واژه convulsive در جمله های نمونه 1. convulsive asthmaآسم همراه با تشنج2. convulsive disordersاختلالات همراه با تشنج3. Her breath came in convulsive gasps. [ترجمه ترگمان]نفسش بند آمده بود [ترجمه گوگل]نفس او نفس نفس زدگی شد [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 4. She thought she could never stop until convulsive sobs racked her even more. [ترجمه ترگمان]او فکر میکرد که نمیتواند تا آن زمان که هقهق گریهاش بیشتر آزارش میداد، دست از این کار بردارد [ترجمه گوگل]او فکر کرد که او هرگز نمی تواند متوقف شود، تا زمانی که طغیان های متخلخل او را حتی بیشتر [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 5. His feet made a quick convulsive shuffle. [ترجمه ترگمان]پاهایش به سرعت تکان میخورد [ترجمه گوگل]پاهای او یک زوج مخوف سریع انجام دادند [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 6. A convulsive fit so that his thin frame shook. [ترجمه ترگمان ... مترادف convulsive تکان دهنده (صفت)convulsive , shocking , stirring , world-shakingمتشنج (صفت)nervous , convulsiveشنج اور (صفت)convulsiveمختلج (صفت)convulsive , thrilling معنی کلمه convulsive به انگلیسی convulsive• characterized by convulsions; causing convulsions• a convulsive movement or action is sudden and violent and cannot be controlled. convulsive را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران حسام مهدوی uncontrollable MS. Salimi تشنج آور - (صفت)چیزی(عاملی) که باعث وقوع تشنج می شود.چیزی (پدیدهای) که شامل وقوع تشنج است. معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها ملینا > هانده ناشناس > دیوسیرت محمد علی سنایی > صفار زهرا > شهرت جهانی Hamed > Toilet brush فاطمه عبدی > public address system A.C.E > get your head around نسرین رنجبر > awakening نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته FarhoodA.C.EرهگذرSuperSUپارسا حیدری علی باقریحیدریعاطفه موسوی فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته army گریسته اند ضایع مکن تفکر امیز تحسین آمیز آیلین running nose present