collective farm

/kəˈlektɪvˈfɑːrm//kəˈlektɪvfɑːm/

معنی: مزرعه اشتراکی، کلخوز
معانی دیگر: مزرعه اشتراکی، کلخوز

جمله های نمونه

1. We'll visit the collective farm another time.
[ترجمه گوگل]بار دیگر از مزرعه جمعی بازدید خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]یه وقت دیگه به مزرعه اشتراکی میریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He doesn't mean as drones on some collective farm.
[ترجمه گوگل]منظور او هواپیماهای بدون سرنشین در مزرعه جمعی نیست
[ترجمه ترگمان]اون به عنوان هواپیماهای بدون سرنشین در یک مزرعه اشتراکی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. First day nursery in a collective farm.
[ترجمه گوگل]مهد کودک روز اول در یک مزرعه جمعی
[ترجمه ترگمان]مهد کودک در یک مزرعه جمعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The local fields were joined together into one collective farm.
[ترجمه گوگل]مزارع محلی در یک مزرعه جمعی به هم پیوستند
[ترجمه ترگمان]زمین های محلی در یک مزرعه جمعی به هم پیوستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Culture house of a model collective farm.
[ترجمه گوگل]فرهنگسرای یک مزرعه نمونه
[ترجمه ترگمان]خانه فرهنگ یک مزرعه جمعی مدل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Gorodets collective farm has recently been bought up by a bank. But it is a very Belarusian kind of privatisation - the bank itself is state-owned.
[ترجمه گوگل]مزرعه جمعی Gorodets اخیرا توسط یک بانک خریداری شده است اما این یک نوع خصوصی سازی کاملاً بلاروسی است - خود بانک دولتی است
[ترجمه ترگمان]مزرعه جمعی Gorodets اخیرا توسط یک بانک خریداری شده است اما این یک نوع بسیار Belarusian از خصوصی سازی است - خود بانک دولتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was arrested, for refusal to join the collective farm.
[ترجمه گوگل]او به دلیل امتناع از پیوستن به مزرعه جمعی دستگیر شد
[ترجمه ترگمان]او را به علت امتناع از پیوستن به مزرعه جمعی دستگیر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We are working in a collective farm.
[ترجمه گوگل]ما در یک مزرعه جمعی کار می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما در یک مزرعه جمعی کار می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Below: Before independence, Valeriy Gordienko was a farmer on a local collective farm.
[ترجمه گوگل]در زیر: قبل از استقلال، والری گوردینکو یک کشاورز در یک مزرعه جمعی محلی بود
[ترجمه ترگمان]در زیر: قبل از استقلال، Valeriy Gordienko یک کشاورز در یک مزرعه جمعی محلی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Before independence Valeriy was a farmer on a local collective farm.
[ترجمه گوگل]قبل از استقلال والری در یک مزرعه جمعی محلی کشاورز بود
[ترجمه ترگمان]پیش از استقلال، Valeriy روستایی در مزرعه جمعی محلی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Milda was no longer allowed to live in Riga but had been ordered to do hard physical work on a collective farm.
[ترجمه گوگل]میلدا دیگر اجازه نداشت در ریگا زندگی کند، اما به او دستور داده شده بود که کارهای فیزیکی سخت را در یک مزرعه جمعی انجام دهد
[ترجمه ترگمان]Milda دیگر مجاز نبود در ریگا زندگی کند، ولی به او دستور داده شده بود که در یک مزرعه جمعی کار فیزیکی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He said the militants were apparently planning to attack a kibbutz collective farm or to kidnap a soldier.
[ترجمه گوگل]او گفت که ستیزه جویان ظاهراً قصد حمله به مزرعه جمعی کیبوتز یا ربودن یک سرباز را داشتند
[ترجمه ترگمان]او گفت که ستیزه جویان ظاهرا قصد حمله به یک مزرعه جمعی kibbutz یا ربودن یک سرباز را داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مزرعه اشتراکی (اسم)
collective farm, commune

کلخوز (اسم)
collective farm

پیشنهاد کاربران

بپرس