colic

/ˈkɒlɪk//ˈkɒlɪk/

معنی: قولنج، بخار یا گاز معده، قولنجی
معانی دیگر: (پزشکی)، شکم درد (شدید و ناگهان)، (در کودکان) باد شکم (که موجب درد می شود)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: colicky (adj.)
• : تعریف: acute abdominal pain, esp. that in infants, caused by intestinal gas.

جمله های نمونه

1. Colic describes a whole variety of conditions in which a horse suffers abdominal pain.
[ترجمه گوگل]کولیک انواع مختلفی از شرایط را توصیف می کند که در آن اسب از درد شکم رنج می برد
[ترجمه ترگمان]colic انواع مختلفی از شرایطی را توصیف می کند که در آن یک اسب از درد شکمی رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They may be at the root of colic, which is why lactose intolerance is important here.
[ترجمه گوگل]آنها ممکن است ریشه کولیک باشند، به همین دلیل است که عدم تحمل لاکتوز در اینجا مهم است
[ترجمه ترگمان]آن ها ممکن است در ریشه قولنج قرار بگیرند که به همین دلیل است که حساسیت به لاکتوز در اینجا حائز اهمیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Colic and ulcers seem to relate more to general stress levels rather than to poor or erratic feeding.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد کولیک و زخم بیشتر به سطح استرس عمومی مربوط می شود تا تغذیه نامنظم یا نامناسب
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که زخم و زخم بیشتر به سطوح استرس عمومی مربوط است تا تغذیه نامناسب یا نامنظم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The baby never has colic, thrush, diaper rash, infant acne, or cradle cap.
[ترجمه گوگل]نوزاد هرگز قولنج، برفک، بثورات پوشک، آکنه نوزاد یا کلاه گهواره ندارد
[ترجمه ترگمان]نوزاد هرگز دل درد، thrush، rash، جوش های نوزاد، یا کلاه گهواره ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. After the third treatment, colic in the right upper abdomen stopped and food by mouth was started without problems.
[ترجمه گوگل]بعد از سومین درمان، قولنج در سمت راست بالای شکم قطع شد و غذای خوراکی بدون مشکل شروع شد
[ترجمه ترگمان]بعد از سومین درمان، قولنج در شکم بالا متوقف شده و غذا بدون مشکل شروع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Avent Anti - colic Nipple - nearer to natural feeding.
[ترجمه گوگل]نوک سینه ضد قولنج Avent - به تغذیه طبیعی نزدیکتر است
[ترجمه ترگمان]The ضد درد، به تغذیه طبیعی نزدیک تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The middle colic artery (MCA) stemmed from the superior mesenteric artery (SMA) in 7 8% of the patients with an absence rate of %.
[ترجمه گوگل]شریان کولیک میانی (MCA) از شریان مزانتریک فوقانی (SMA) در 78٪ از بیماران با میزان غیبت ٪ منشأ می گیرد
[ترجمه ترگمان]سرخرگ ریوی متوسط (MCA)از سرخرگ mesenteric بالا (SMA)در ۷ % از بیماران با نرخ غیبت % % نشئت می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Clinical score and colic transport time (CTT) were compared between pretreatment and 2 weeks after treatment in the constipation patients.
[ترجمه گوگل]امتیاز بالینی و زمان انتقال قولنج (CTT) بین قبل و 2 هفته پس از درمان در بیماران یبوست مقایسه شد
[ترجمه ترگمان]امتیاز بالینی و زمان انتقال قولنج بین درمان پیش تیمار و دو هفته پس از درمان بیماران یبوست مقایسه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Simethicone and chlorpheniramine are effective for infant colic and can be combined with non-drug therapy.
[ترجمه گوگل]سایمتیکون و کلرفنیرامین برای کولیک نوزاد موثر هستند و می توانند با درمان های غیردارویی ترکیب شوند
[ترجمه ترگمان]Simethicone و chlorpheniramine برای قولنج نوزادان موثر هستند و می توانند با درمان non نیز ترکیب شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She had no renal colic, haematuria, pyuria or pause in urine stream.
[ترجمه گوگل]او هیچ کولیک کلیوی، هماچوری، پیوری یا مکث در جریان ادرار نداشت
[ترجمه ترگمان]او دل درد نداشت، haematuria، pyuria یا مکث در جریان ادرار دیده نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Baby will suffer from colic, but how can a mom tell a normal crying or colic?
[ترجمه گوگل]کودک از قولنج رنج می برد، اما چگونه یک مادر می تواند یک گریه یا قولنج طبیعی را تشخیص دهد؟
[ترجمه ترگمان]بچه درد می کنه، اما چطور یه مادر می تونه یه مادر normal یا colic به دنیا بیاره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Colic. There may be severe biliary colic with nausea and vomiting.
[ترجمه گوگل]قولنج ممکن است قولنج صفراوی شدید همراه با حالت تهوع و استفراغ وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]colic ممکن است شدیدا به قولنج مبتلا شده و موجب تهوع و استفراغ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The pain of biliary colic is occasionally in the epigastrium.
[ترجمه گوگل]درد قولنج صفراوی گاهی در اپی گاستر است
[ترجمه ترگمان]درد قولنج گاهی اوقات در the است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Upper abdominal pain may be typical biliary colic or persistent distended pain. For some patients, pain was not obvious, while chills and fever was very severe which is periodic.
[ترجمه گوگل]درد بالای شکم ممکن است کولیک صفراوی معمولی یا درد اتساع مداوم باشد در برخی بیماران درد آشکار نبود، در حالی که لرز و تب بسیار شدید بود که دوره ای است
[ترجمه ترگمان]درد شکمی بالا ممکن است در درد شدید قولنج و یا درد شدید شدید باشد برای برخی بیماران، درد واضح نبود، در حالیکه تب و تب بسیار شدید بود که دوره ای بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Results Renal colic was relieved by placing double-J-catheter under the cystoscope or ureteroscope in all cases.
[ترجمه گوگل]ResultsRenal قولنج با قرار دادن دو کاتتر J در زیر سیستوسکوپ یا یورتروسکوپ در همه موارد تسکین یافت
[ترجمه ترگمان]نتایج Renal colic با قرار دادن J double double تحت the یا ureteroscope در تمام موارد، relieved شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قولنج (اسم)
bellyache, colic, gripes

بخار یا گاز معده (اسم)
colic

قولنجی (صفت)
colic

تخصصی

[بهداشت] قولنج

انگلیسی به انگلیسی

• stomach pain; intestinal cramps
of or pertaining to the colon or the bowels
if a baby has colic, it has pains in its stomach and bowels.

پیشنهاد کاربران

قولنج: ( اسم ) 1. درد در هر قسمتی از روده. 2. گریه و تحریک پذیری در نوزادان به ویژه از درد معده
معنای آبادیس:
شکم درد ( شدید و ناگهان ) - باد شکم ( که موجب درد می شود )
🗣️کالیٖک UK
و یا
🗣️کالِک US
e. g.
I don't know what to say. . . this colic is killing me.
I can't keep anything down.
...
[مشاهده متن کامل]

نمیدونم چجوری واستون بگم. . . دارم از شکم درد می میرم.
هیچی تو دلم بند نمیشه.

بپرس