cold comfort


راحتی کم، تسکین جزیی، دل خوش کنک

جمله های نمونه

1. Another drop in the inflation rate was cold comfort yesterday for the 74 million jobless.
[ترجمه گوگل]کاهش دیگر نرخ تورم آسایش سرد دیروز برای ۷۴ میلیون بیکار بود
[ترجمه ترگمان]یک افت دیگر در نرخ تورم روز گذشته برای ۷۴ میلیون کارگر بی کار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A drop in the unemployment rate was cold comfort for those without a job .
[ترجمه گوگل]کاهش نرخ بیکاری برای آنهایی که شغل نداشتند آرامش سردی بود
[ترجمه ترگمان]کاهش نرخ بیکاری برای افراد بدون شغل باعث راحتی و راحتی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A small drop in the inflation rate was cold comfort for the millions without a job.
[ترجمه گوگل]کاهش اندک نرخ تورم برای میلیون‌ها نفری که شغل نداشتند، آسوده خاطر بود
[ترجمه ترگمان]کاهش اندکی در نرخ تورم برای میلیون ها نفر بدون شغل باعث آرامش و راحتی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The drop in the unemployment figures is cold comfort to those still looking for work.
[ترجمه گوگل]کاهش در ارقام بیکاری آرامش سردی برای کسانی است که هنوز به دنبال کار هستند
[ترجمه ترگمان]کاهش ارقام بیکاری برای کسانی که هنوز به دنبال کار می گردند، آرامش بخش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. After losing my job it was cold comfort to be told I'd won the office raffle.
[ترجمه گوگل]بعد از از دست دادن شغلم، راحت بود که به من بگویند در قرعه کشی دفتر برنده شدم
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه شغلم رو از دست دادم، خیالم راحت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Brussels brings cold comfort to sheep farmers.
[ترجمه گوگل]بروکسل آرامش سردی را برای گوسفندداران به ارمغان می آورد
[ترجمه ترگمان]بروکسل به کشاورزان گوسفند آرامش سردی می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It's cold comfort, of course, when there isn't much of a market to have a share of.
[ترجمه گوگل]این آسایش سرد است، البته، زمانی که بازار زیادی وجود ندارد که بتوان از آن سهم داشت
[ترجمه ترگمان]البته، وقتی که بازار زیادی برای داشتن سهمی از آن وجود ندارد، راحتی و راحتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The business won't go bankrupt, but that's cold comfort to the 15 people who lost their jobs.
[ترجمه گوگل]کسب و کار ورشکست نمی شود، اما این آرامشی سرد برای 15 نفری است که شغل خود را از دست داده اند
[ترجمه ترگمان]این کسب وکار ورشکست نخواهد شد، اما آن راحتی سرد برای ۱۵ نفری است که شغل خود را از دست داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It was cold comfort, all right.
[ترجمه گوگل]آسایش سرد بود، بسیار خوب
[ترجمه ترگمان]خیالم راحت شد، بسیار خوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But this opposition misleads; charisma is cold comfort without expert management.
[ترجمه گوگل]اما این مخالفت گمراه می کند; کاریزما راحتی سرد بدون مدیریت متخصص است
[ترجمه ترگمان]اما این مخالفان تندروی می کنند؛ جذبه و جذبه به سردی سرد بدون مدیریت متخصص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The happy ending is cold comfort:a ruck of bony children trying to sleep in a shantytown.
[ترجمه گوگل]پایان خوش، آسایش سرد است: جمعی از بچه های استخوانی که سعی می کنند در یک حلبی نشین بخوابند
[ترجمه ترگمان]پایان خوشی که به پایان می رسد، تسلای سردی است: گروهی از کودکان استخوانی که سعی در خوابیدن در یک شهرک کلبه ای را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Miller's self - styled heroics were a cold comfort for his team leader.
[ترجمه گوگل]قهرمانی‌های خودساخته میلر یک آرامش سرد برای رهبر تیمش بود
[ترجمه ترگمان]قهرمانانه سازی میلر برای رهبر تیم مایه آرامش سردی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It is cold comfort to know that others are ill too.
[ترجمه گوگل]راحت است که بدانیم دیگران نیز بیمار هستند
[ترجمه ترگمان]خیلی راحت می شود فهمید که دیگران هم بیمار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. And even if I'm right, it's cold comfort to many minorities.
[ترجمه گوگل]و حتی اگر حق با من باشد، برای بسیاری از اقلیت ها آسایش سرد است
[ترجمه ترگمان]و حتی اگر حق با من باشد، این آرامش خاطر بسیاری از اقلیت را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• slight consolation, little comfort, weak consolation

پیشنهاد کاربران

از چیزی لذت نبردن و خوشحال نشدن
از چیزی لذت نبردن و خوشحال نشدن
چیزی که لذت آور یا خوش حال کننده نیست

بپرس