chit

/ˈt͡ʃɪt//t͡ʃɪt/

معنی: یادداشت، کودک، بچه، دخترک، توله حیوانات
معانی دیگر: دختر ننر یا آتشپاره، دختر لوس، پسر یا دختر، (بیشتر در انگلیس)، یادداشت مختصر، نامه ی کوتاه، توله حیوانات مثل خرس

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a written statement of money owed, esp. for food or drink.
مشابه: bill, check
اسم ( noun )
• : تعریف: a child, esp. a lively young girl.

جمله های نمونه

1. he married a curly-haired chit
او با دختر مو فرفری لوسی ازدواج کرد.

2. Schrader initialled the chit for the barman.
[ترجمه گوگل]شریدر چیت را برای بارمن پاراف کرد
[ترجمه ترگمان] شریدر \"اون دختره رو می گیره برای متصدی بار\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Do I need to sign a chit for these drinks?
[ترجمه گوگل]آیا باید برای این نوشیدنی ها یک چیت امضا کنم؟
[ترجمه ترگمان]من باید برای این نوشیدنی امضا کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Can I sign a chit for the drinks I've ordered?
[ترجمه حسین] ایا میتوانم صورتحساب نوشیدنی هارو ببینم
|
[ترجمه گوگل]آیا می توانم برای نوشیدنی هایی که سفارش داده ام یک چیت امضا کنم؟
[ترجمه ترگمان]میتونم برای نوشیدنی که سفارش داده بودم امضا کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Take the chit to the counter and collect your books.
[ترجمه گوگل]چیت را به پیشخوان ببرید و کتاب های خود را جمع آوری کنید
[ترجمه ترگمان]اون دختره رو بردار و کتابت رو جمع کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And you had to sign a chit to use things like the height gauge, the big micrometers, calipers.
[ترجمه گوگل]و برای استفاده از چیزهایی مانند ارتفاع سنج، میکرومترهای بزرگ، کولیس ها باید یک چیت امضا می کردید
[ترجمه ترگمان]و تو باید برای استفاده از چیزهایی مثل سطح بالایی، یه امضای بزرگ رو امضا کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. How could the silly chit have so mistaken his intent?
[ترجمه گوگل]چطور می‌توانست این آدم احمقانه قصدش را اینقدر اشتباه کرده باشد؟
[ترجمه ترگمان]چطور این دختر احمق این قدر قصد او را اشتباه گرفته بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Write out a chit for whatever you use, as usual.
[ترجمه گوگل]طبق معمول، برای هر چیزی که استفاده می کنید یک چیت بنویسید
[ترجمه ترگمان]طبق معمول، برای هر کاری که می کنی، برای هر چیزی که استفاده کنی، بنویس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Does that pert chit you were escorting home satisfy you, Neil?
[ترجمه گوگل]آیا نیل، آن پرت چیتی که به خانه همراهی می کردی، تو را راضی می کند؟
[ترجمه ترگمان]ان دختر پررو، تو را برای راضی کردن به خانه همراهی می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But to enter their duka you need this chit.
[ترجمه گوگل]اما برای ورود به دوکای آنها به این چیت نیاز دارید
[ترجمه ترگمان]اما برای ورود به duka شما به این دختر احتیاج دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He signed the bar chit.
[ترجمه گوگل]نوار چیت را امضا کرد
[ترجمه ترگمان] اون دختر بار رو امضا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But I am horrible at chit - chat and gossip.
[ترجمه گوگل]اما من در چت - چت و شایعات وحشتناک هستم
[ترجمه ترگمان] ولی من توی گپ زدن و شایعه پراکنی آدم وحشتناکی هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The initial questions included some chit - chat and informal questions designed to put the interviewee at ease.
[ترجمه گوگل]سؤالات اولیه شامل چند سؤال چت و غیررسمی بود که برای راحتی مصاحبه شونده طراحی شده بودند
[ترجمه ترگمان]سوالات اولیه شامل برخی سوالات غیر رسمی و غیر رسمی که برای قرار دادن the به راحتی طراحی شده اند شامل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Wing Chit Plastic Mould Factory was established in 198 with an area of 30,000 ft
[ترجمه گوگل]کارخانه قالب پلاستیکی وینگ چیت در سال 198 با مساحت 30000 فوت تاسیس شد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۸ با مساحت ۳۰۰۰۰ فوت، کارخانه Mould پلاستیک chit تاسیس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

یادداشت (اسم)
note, reminiscence, record, memoir, annotation, notation, memo, memorandum, minute, chit

کودک (اسم)
babe, baby, child, kid, infant, tike, bantling, trot, chit, tyke

بچه (اسم)
native, fellow, baby, child, kid, infant, chick, cub, bairn, chicken, brood, calf, chit, whelp

دخترک (اسم)
pussy, puss, chit, doll

توله حیوانات (اسم)
chit, foal

تخصصی

[یوگا] هوشیاری ابدی و ازلی

انگلیسی به انگلیسی

• memorandum; note; young girl
a chit is a short official note, such as a receipt, an order, or a memo, usually signed by someone in authority.
people refer to a girl as a chit when they think that she behaves in a wild, silly, or childish way; an old-fashioned use.

پیشنهاد کاربران

بپرس