1. he carved two wooden statues
او دو تندیس چوبی حک کرد.
2. pari carved me a piece of chicken breast
پری یک قطعه گوشت سینهی مرغ برایم برید.
3. valleys carved by vigorous youthful streams
درههایی که توسط جویبارهای نیرومند و کاوا حفاری شدهاند
4. a beautifully carved door
دری که به طور زیبایی حکاکی (کنده کاری) شده است.
5. he had carved his initials on the tree
او حروف اول نام خود را بر درخت کنده بود.
6. she has carved out an important position for herself in the foreign office
او در وزارت خارجه برای خود پست مهمی کسب کرده است.
7. the butcher carved out the bones
قصاب استخوانها را برید و در آورد.
8. the garden was carved up and sold
باغ تکه تکه شد و به فروش رفت.
9. the airport had been carved out of a large forest
فرودگاه در جنگل بزرگی احداث شده بود.
10. This totem pole is carved from/out of a single tree trunk.
[ترجمه ترگمان]این تیر totem از یک تنه یک درخت تراشیده شدهاست
[ترجمه گوگل]این قطب تترم از / از یک تنه درختی حک شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید ...