carrier bag

جمله های نمونه

1. To conserve resources, please reuse this carrier bag.
[ترجمه گوگل]برای صرفه جویی در منابع، لطفاً از این کیف حمل مجدد استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]برای حفظ منابع، لطفا از این کیسه حامل استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He stooped to pick up the carrier bag of groceries.
[ترجمه گوگل]خم شد تا کیسه حمل مواد غذایی را بردارد
[ترجمه ترگمان]خم شد تا کیسه حمل خواربار فروشی را بردارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. What were they doing in a carrier bag?
[ترجمه گوگل]آنها در یک کیف حمل چه کار می کردند؟
[ترجمه ترگمان]اونا توی یه کیسه حمل و نقل چیکار میکردن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Becky, holding a small carrier bag from a music shop, came in.
[ترجمه گوگل]بکی در حالی که یک کیف کوچک از یک مغازه موسیقی در دست داشت وارد شد
[ترجمه ترگمان]بکی کیف کوچکی از یک فروشگاه موسیقی در دست داشت و وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And in a carrier bag, cunningly at the back of a cupboard, a bumper harvest of old newspapers.
[ترجمه گوگل]و در یک کیسه حمل، با حیله گری در پشت یک کمد، یک سپر از روزنامه های قدیمی جمع آوری شده است
[ترجمه ترگمان]و با یک کیسه چرمی که در پشت یک گنجه تعبیه شده بود، یک دسته روزنامه کهنه را برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You will leave it in a carrier bag at a certain place and time.
[ترجمه گوگل]شما آن را در یک کیف حمل در مکان و زمان مشخصی می گذارید
[ترجمه ترگمان]شما آن را در یک کیسه حمل و نقل در مکانی خاص رها خواهید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His arms were wrapped around a full carrier bag on his lap.
[ترجمه گوگل]بازوهایش دور یک کیسه حمل پر روی بغلش حلقه شده بود
[ترجمه ترگمان]بازوان او دور یک چمدان پر شده روی پاهایش پیچیده شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Colin dug out a huge carrier bag.
[ترجمه گوگل]کالین کیسه حمل بزرگی را بیرون آورد
[ترجمه ترگمان]کالین کیسه بزرگی را بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sighing, she began to fill a carrier bag with essentials; an insurance, she supposed, in case the worst happened.
[ترجمه گوگل]آهی کشید و شروع به پرکردن کیف حمل با وسایل ضروری کرد او فکر می کرد که در صورت وقوع بدترین اتفاق، یک بیمه
[ترجمه ترگمان]او اهی کشید و شروع به پر کردن کیفش کرد و گفت: بیمه، بیمه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A young girl with a carrier bag pushes her way through the crowd as if she was being pursued.
[ترجمه گوگل]دختر جوانی با یک کیف حمل، طوری از میان جمعیت عبور می کند که گویی او را تعقیب می کنند
[ترجمه ترگمان]یک دختر جوان با کیسه ای از میان جمعیت راه خود را به میان جمعیت باز کرد، انگار که او را تعقیب می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some one did - Carrie felt the carrier bag go from under her arm, then one suitcase.
[ترجمه گوگل]یکی این کار را کرد - کری احساس کرد کیف حمل از زیر بغلش بیرون رفت، سپس یک چمدان
[ترجمه ترگمان]بعضی از آن ها - کری احساس کرد که کیف دستی از زیر بغلش بیرون می زند، بعد یک چمدان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He held a plastic carrier bag open by the handles.
[ترجمه گوگل]او یک کیسه حامل پلاستیکی را از دسته ها باز کرد
[ترجمه ترگمان]او یک کیسه حامل پلاستیکی را که توسط دستگیره در باز شده بود، نگه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. All his worldly goods were packed into a neat checked carrier bag.
[ترجمه گوگل]تمام کالاهای دنیوی او در یک کیسه حمل و نقل مرتب بسته بندی شده بود
[ترجمه ترگمان]تمام وسایل worldly را جمع و جور کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The greying gunman pulled the weapon out of a carrier bag and threatened to shoot a cashier unless she handed over money.
[ترجمه گوگل]مرد مسلح خاکستری اسلحه را از کیف حمل بیرون آورد و یک صندوقدار را تهدید کرد که اگر پول تحویل ندهد به شلیک می پردازد
[ترجمه ترگمان]مرد مسلح خاکستری، سلاح را از کیسه حامل بیرون کشید و تهدید کرد که اگر پول را تحویل دهد، یک صندوقدار را تهدید خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• paper or plastic for carrying purchases

پیشنهاد کاربران

بپرس