cash basis

جمله های نمونه

1. Since these appropriation accounts are on the cash basis, accounting standards would hardly seem relevant.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که این حساب های تخصیصی بر مبنای نقدی هستند، استانداردهای حسابداری به سختی مرتبط به نظر می رسند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که این حساب ها به صورت نقدی هستند، استانداردهای حسابداری به سختی مرتبط به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The cash basis of accounting does not give a good picture of profitability because it fails to match revenue and related expenses and therefore does not lead to a logical measurement of income.
[ترجمه گوگل]مبنای نقدی حسابداری تصویر خوبی از سودآوری به دست نمی دهد، زیرا با درآمد و هزینه های مربوطه مطابقت ندارد و بنابراین منجر به اندازه گیری منطقی درآمد نمی شود
[ترجمه ترگمان]اساس نقدی حسابداری یک تصویر خوب از سود آوری به دست نمی دهد، چرا که نمی تواند با درآمد و هزینه های مربوطه انطباق داشته باشد و بنابراین منجر به اندازه گیری منطقی درآمد نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Since the founding, our government cash basis of accounting has been the basis for the confirmation.
[ترجمه گوگل]از زمان تأسیس، مبنای حسابداری نقدی دولت ما مبنای تأیید بوده است
[ترجمه ترگمان]از زمان تاسیس، اساس نقدی دولت ما اساس این تایید بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The statement of cash flows is a cash basis.
[ترجمه گوگل]صورت جریان های نقدی مبنای نقدی است
[ترجمه ترگمان]اظهارات وجوه نقد، نقدی نقدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The accrual basis differs significantly from cash basis of accounting.
[ترجمه گوگل]مبنای تعهدی به طور قابل توجهی با مبنای نقدی حسابداری متفاوت است
[ترجمه ترگمان]پایه تعهدی به طور قابل توجهی از مبنای نقدی حسابداری متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Than overall carrying out accounting on the cash basis, overall carrying out accounting on the accrual basis do more superpower.
[ترجمه گوگل]نسبت به انجام کلی حسابداری بر مبنای نقدی، انجام کلی حسابداری بر مبنای تعهدی قدرت فوق العاده بیشتری دارد
[ترجمه ترگمان]بیش از کلی که حسابداری را براساس وجوه نقدی انجام می دهد، کلی که حسابداری بر پایه تعهدی را انجام می دهد، یک ابر قدرت بیشتر را انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Both the accrual basis and the cash basis are two basic methods of the accounting affirmance.
[ترجمه گوگل]هر دو مبنای تعهدی و مبنای نقدی دو روش اساسی تأیید حسابداری هستند
[ترجمه ترگمان]هر دو اساس تعهدی و اساس نقدی دو روش اصلی of حسابداری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Under the cash basis of accounting most receipts of money are revenues and most expenditures of money are expenses.
[ترجمه گوگل]بر اساس مبنای نقدی حسابداری، بیشتر دریافت‌های پول، درآمد و بیشتر مخارج پول، هزینه است
[ترجمه ترگمان]تحت عنوان نقدی حسابداری، درآمده ای بودجه ای، درآمدها و مخارج بسیار زیادی از هزینه ها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Understand how accrual accounting differs from a cash basis.
[ترجمه گوگل]درک کنید که چگونه حسابداری تعهدی با مبنای نقدی متفاوت است
[ترجمه ترگمان]درک کنید که چگونه حسابداری تعهدی به صورت نقدی تفاوت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Manual was essentially concerned with prescribing the classification of revenue spending and capital spending, implicitly on the cash basis.
[ترجمه گوگل]این کتابچه اساساً مربوط به تجویز طبقه‌بندی مخارج درآمد و مخارج سرمایه، به طور ضمنی بر مبنای نقدی بود
[ترجمه ترگمان]این کتابچه اساسا برای تجویز طبقه بندی مخارج درآمد و هزینه سرمایه، به طور ضمنی بر مبنای نقدی، نگران بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The black economy refers to those unrecorded economic transactions conducted on a cash basis with a view to illegal evasion of tax.
[ترجمه گوگل]اقتصاد سیاه به آن دسته از معاملات اقتصادی ثبت نشده اطلاق می شود که به صورت نقدی با هدف فرار غیرقانونی مالیات انجام می شود
[ترجمه ترگمان]اقتصاد سیاه به آن معاملات اقتصادی که به صورت نقدی انجام شده و به صورت نقدی و با توجه به فرار غیرقانونی از مالیات صورت می گیرد، اشاره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Cars seem to be the most difficult thing to purchase on a cash basis.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد ماشین سخت ترین چیز برای خرید نقدی باشد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد اتومبیل ها مهم ترین چیز برای خرید نقدی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There are two widely used bases of accounting: the accrual basis and the cash basis.
[ترجمه گوگل]دو پایه حسابداری پرکاربرد وجود دارد: مبنای تعهدی و مبنای نقدی
[ترجمه ترگمان]دو مبنای مورد استفاده گسترده حسابداری وجود دارد: پایه تعهدی و مبنای نقدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. There is another basis of accounting referred as the cash basis.
[ترجمه گوگل]مبنای دیگری برای حسابداری وجود دارد که به آن مبنای نقدی می‌گویند
[ترجمه ترگمان]پایه دیگری از حسابداری به عنوان مبنای نقدی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] مبنا یا روش نقدی
[ریاضیات] سیستم حسابداری نقدی، روش نقدی

انگلیسی به انگلیسی

• commercial transactions involving only cash (as opposed to credit)

پیشنهاد کاربران

بپرس