byte

/ˈbaɪt//baɪt/

معنی: هشت بیت
معانی دیگر: (کامپیوتر) بایت، هشت بیت بایت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in computers, a basic unit of operation, usu. equal to eight binary digits or bits.

جمله های نمونه

1. Each character requires one byte of storage space.
[ترجمه گوگل]هر کاراکتر به یک بایت فضای ذخیره سازی نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]هر کاراکتر به یک بایت فضای ذخیره سازی نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The index relates key values to the relative byte address locations of the data record.
[ترجمه گوگل]ایندکس مقادیر کلیدی را به مکان های آدرس بایت نسبی رکورد داده مرتبط می کند
[ترجمه ترگمان]این شاخص ارزش های کلیدی را به موقعیت نسبی بایت مربوط به ثبت داده ها مرتبط می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This procedure sends a byte to the output device.
[ترجمه گوگل]این روش یک بایت را به دستگاه خروجی ارسال می کند
[ترجمه ترگمان]این روش یک بایت را به دستگاه خروجی می فرستد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The first byte is set to the least significant byte of the number and the second to the most significant byte.
[ترجمه گوگل]بایت اول روی کمترین بایت تعداد و بایت دوم روی بایت مهم ترین بایت تنظیم می شود
[ترجمه ترگمان]اولین بایت برای the بایت از عدد و دومین بایت تا the بایت تنظیم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The file pointer is incremented after the byte has been written.
[ترجمه گوگل]نشانگر فایل پس از نوشته شدن بایت افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]علامت پرونده پس از نوشته بایت توسعه داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You should enter an approximate number of 512 byte blocks which this media type can hold.
[ترجمه گوگل]شما باید تعداد تقریبی بلوک های 512 بایتی را وارد کنید که این نوع رسانه می تواند آنها را در خود جای دهد
[ترجمه ترگمان]شما باید تعداد تقریبی of بایت را وارد کنید که این نوع رسانه می تواند داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The second argument's least significant byte is written to the file.
[ترجمه گوگل]کمترین بایت آرگومان دوم در فایل نوشته می شود
[ترجمه ترگمان]حداقل یک بایت مهم در فایل نوشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Byte, it became possible because of the use of technology of perpendicular recording.
[ترجمه گوگل]بایت، به دلیل استفاده از فناوری ضبط عمود بر هم امکان پذیر شد
[ترجمه ترگمان]به دلیل استفاده از تکنولوژی ضبط عمودی، امکان پذیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The first position producing device of the checking byte produces the inserting position N ( N is a plus integer) of the checking byte according to the instruction and a preconcerted principle.
[ترجمه گوگل]اولین دستگاه تولید موقعیت از بایت بررسی، موقعیت درج N (N یک عدد صحیح مثبت است) از بایت بررسی را طبق دستورالعمل و یک اصل از قبل هماهنگ شده تولید می کند
[ترجمه ترگمان]اولین دستگاه تولید کننده بایت با وارد کردن موقعیت N (N یک عدد صحیح مثبت)از بایت بازرسی مطابق با دستورالعمل و یک اصل preconcerted ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Reads the next byte of data from the input stream.
[ترجمه گوگل]بایت بعدی داده را از جریان ورودی می خواند
[ترجمه ترگمان]بایت بعدی داده ها را از جریان ورودی Reads
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A lead byte specifies that it and the following trail byte comprise a single 2 - byte - wide character.
[ترجمه گوگل]یک بایت لید مشخص می کند که آن و بایت دنباله بعدی از یک کاراکتر منفرد 2 بایتی تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]یک بایت پیشرو مشخص می کند که و یک بایت پی گیری زیر یک کاراکتر ۲ بایتی را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This means that we have to process the byte stream chunks in order to successfully read a complete package.
[ترجمه گوگل]این بدان معنی است که ما باید تکه های جریان بایت را پردازش کنیم تا بتوانیم یک بسته کامل را با موفقیت بخوانیم
[ترجمه ترگمان]این به این معنی است که ما باید بخش های stream بایت را به منظور خواندن موفقیت آمیز یک بسته کامل، پردازش کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. PDCP PDU is a bit string that is byte aligned (i. e. multiple of 8 bits) in length.
[ترجمه گوگل]PDCP PDU رشته بیتی است که طول آن بایت تراز شده است (یعنی مضرب 8 بیت)
[ترجمه ترگمان]PDU PDCP یک رشته بیتی است که aligned است (i ای طول (۸ بیت)طول داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It then builds a message object using the byte stream passed by the client.
[ترجمه گوگل]سپس یک شیء پیام را با استفاده از جریان بایت ارسال شده توسط مشتری می سازد
[ترجمه ترگمان]سپس یک شی پیام با استفاده از جریان بایتی توسط گیرنده ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

هشت بیت (اسم)
byte

تخصصی

[کامپیوتر] بایت - بایت - مقدار فضای لازم در حافظه برای ذخیره یک کارکتر . این مقدار معمولا"8 بیت است . کامپیوتر با بایتهای 8 بیتی می تواند 256 کارکتر گوناگون را تشخیص بدهد . برای شناخت کدهای این کارکترها نگاه کنید به ASCLL
[برق و الکترونیک] بایت با توجه به عبارت " by eights" به یک گروه متشکل از هشت بیت همجوار ( ارقام دودویی) گفته می شود که در پردازش رایانه ای به صورت یک واحد با آن کار می شود. هر بایت می تواند یک نویسه س الفبای عددی را نمایش دهد. یک کیلو بایت ( kB یا kbyte ) برابر با 1024 بایت یا 8192 بیت است . یک مگابایت ( MB یا Mbyte) نیز معادل 1024 کیلوبایت، یا 1/048/576 بایت یا 8/366/608 بیت است . با هشت بیت می توان اعداد تا 255 را نمایش داد. - بایت، معادل هشت رقم دودویی
[زمین شناسی] بایت گروهی از ارقام دوتایی که به عنوان یک واحد در نظر گرفته می شوند. در اقدامات رایانهای متداول رایجترین گروه با بیتهای 8 بیتی هستند.

انگلیسی به انگلیسی

• monthly american magazine devoted to computers and computer technology
basic data unit comprised of 8 bits (computers)
a byte is a unit of storage in a computer.

پیشنهاد کاربران

اصل این کلمه از "بَیت" عربی هست.
بیوت = ابیات = جمع بیت
خانه علی ( ع ) مصداق �فِی بُیُوت أَذِنَ اللهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ"
وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذینَ آمَنُوا امرَأَتَ فِرعَونَ إِذ قالَت رَبِّ ابنِ لی عِندَکَ بَیتًا فِی الجَنَّةِ وَنَجِّنی مِن فِرعَونَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنی مِنَ القَومِ الظّالِمینَ
...
[مشاهده متن کامل]

. . .
بیتا = بی تا با Beta هیچ ارتباطی ندارد وفقط تشابه لفظی هست.
به حرف "ب" رجوع کنید.

byte
byte
byte = باس , بیس ، هشت بِس ، هَشبِس ، هَشبیس
bit = بِس ، پِس ( آبِستن ، پسر ) = خُرد ، ریز
byte ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: بایت
تعریف: دنباله‏ای از ارقام دوگانی هم جوار که معمولاً برای نمایش یک نویسه به کار می‏رود

بپرس