by the same token


به همین طریق، به همین دلیل، همین طور

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: for the same, or a similar, reason.

جمله های نمونه

1. By the same token, the everlasting interdependence is actually an everlasting love.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، وابستگی متقابل ابدی در واقع یک عشق ابدی است
[ترجمه ترگمان]در عین حال، وابستگی متقابل مشترک در واقع یک عشق ابدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She must be more reasonable, but by the same token you must try to understand her.
[ترجمه گوگل]او باید معقول تر باشد، اما به همین ترتیب شما باید سعی کنید او را درک کنید
[ترجمه ترگمان]او باید بیشتر معقول باشد، اما به همین دلیل باید سعی کنی که او را درک کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The penalty for failure will be high. But, by the same token, the rewards for success will be great.
[ترجمه گوگل]مجازات شکست زیاد خواهد بود اما، به همین ترتیب، پاداش موفقیت بزرگ خواهد بود
[ترجمه ترگمان]مجازات شکست بالا خواهد بود اما در همین راستا پاداش موفقیت بزرگ خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. By the same token, we find less existential angst than in much western art.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، ما اضطراب وجودی کمتری نسبت به هنرهای غربی پیدا می کنیم
[ترجمه ترگمان]در عین حال، توجه کمتری به angst existential نسبت به هنر غرب داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. By the same token, positive heroes are also regarded with scepticism by Lukacs.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، قهرمانان مثبت نیز توسط لوکاچ با شک و تردید تلقی می شوند
[ترجمه ترگمان]در همین راستا، قهرمانان مثبت نیز با بدبینی نسبت به Lukacs ها در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. By the same token, it has not been a triumph for the Tory Party.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، این پیروزی برای حزب محافظه کار نبوده است
[ترجمه ترگمان]در همین راستا، حزب محافظه کار برای حزب توری پیروزی محسوب نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. By the same token, they say that the devil is actively at work as a supernatural force.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، آنها می گویند که شیطان به عنوان یک نیروی ماوراء طبیعی فعالانه در حال کار است
[ترجمه ترگمان]با همین نشان، می گویند که شیطان در حال کار به عنوان یک نیروی فوق طبیعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. By the same token, collective beliefs and behaviour can not be explained in terms of individual psychology.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، باورها و رفتار جمعی را نمی توان از نظر روانشناسی فردی توضیح داد
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل، باورها و رفتار جمعی را نمی توان از لحاظ روانشناسی فردی توضیح داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. By the same token, we can not say this Thursday on Wednesday, because we ought to say tomorrow.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، ما نمی توانیم این پنجشنبه را چهارشنبه بگوییم، زیرا باید فردا بگوییم
[ترجمه ترگمان]در همین راستا، ما نمی توانیم این پنجشنبه را در روز چهارشنبه بگوییم، زیرا ما باید فردا بگوییم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Conversely, by the same token, no statement is immune to revision.
[ترجمه گوگل]برعکس، به همین ترتیب، هیچ بیانیه ای از بازنگری مصون نیست
[ترجمه ترگمان]در مقابل، در مقابل، هیچ بیانیه ای از تجدید نظر در امان نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. By the same token, going to war may be a way of safeguarding security in the long run.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، رفتن به جنگ ممکن است راهی برای حفظ امنیت در دراز مدت باشد
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل، رفتن به جنگ ممکن است راهی برای حفاظت از امنیت در دراز مدت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. By the same token, big manufacturers are often shareholders in their chosen bank.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، تولیدکنندگان بزرگ اغلب سهامداران بانک انتخابی خود هستند
[ترجمه ترگمان]در همین راستا، تولیدکنندگان بزرگ اغلب سهامداران بانک منتخب خود هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. By the same token, though, the networks' reluctance to break molds deserves a context.
[ترجمه گوگل]با این حال، به همین ترتیب، بی میلی شبکه ها به شکستن قالب ها مستحق یک زمینه است
[ترجمه ترگمان]با این حال، با این حال، عدم تمایل شبکه ها برای شکستن قالب سزاوار یک بافت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The inducement to give is greater, but by the same token there is a cost to the Exchequer in lost revenue.
[ترجمه گوگل]انگیزه برای دادن بیشتر است، اما به همین ترتیب، هزینه ای برای خزانه در درآمد از دست رفته وجود دارد
[ترجمه ترگمان]انگیزه دادن بیشتر است، اما در همین راستا، یک هزینه برای Exchequer در درآمد از دست رفته وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a similar way, similarly

پیشنهاد کاربران

شیرین رضایی
به همین ترتیب
در همین راستا. . .
به همین خاطر
از همین رو
از همین روست که
( فلان چیز ) هم به همین دلیل. . .
از طرفی
معانی و هم معناهای این عبارت در نامه نگاری:
در همین راستا
به این ترتیب
بنابر این ( بنابر چیزی که قبلاً یا چند خط بالاتر نوشته شد )
پس
مثال:
Dear Tom
Referring to our meeting today, this is hereby to state our interest for further negotiations and meetings in order to expand our tentative cooperation.
...
[مشاهده متن کامل]

It would be of high privileges to get in touch and contact with you more.
By the same token, we are looking forward to receive more technical data on your products.
Best Regards

به همین نحو، به همین ترتیب
از طرف دیگر
Giving different information with the same significance
به همین منوال
به همین طریق/دلیل
همین طور
in the same way or manner
for the same reason
similarly
because of the same causes or the same reasons as what was previously stated

بپرس