به تعیبری، در اصلیا حتی ذاتا معنی میده به این جمله دقت بفرمایید.
A tapestry is by defination, a flat - woven cloth that uses discontinues weft threads to creat images.
ملیله دوزی به تعبیری/ذاتا/در اصل، یک پارچه تخت بافته شده هست که استفاده می کند از نخ های پود ناپیوسته برای ساخت تصاویر.
ملیله دوزی به تعبیری/ذاتا/در اصل، یک پارچه تخت بافته شده هست که استفاده می کند از نخ های پود ناپیوسته برای ساخت تصاویر.
به خاطر ماهیت خود
اساسا
فی نفسه
◀️ Circus performers are, by definition, risk takers
◀️ Milfs are by definition proven Marriage material, and we love to practice
بنا بر تعریف
عبارت by definition را غالباً بنا به تعریف، طبق تعریف و برحسب تعریف ترجمه می کنند. اما این معادل ها در بیشتر موارد درست نیستند و به متن نمی خورند. تعریف مورد نظر ما از این عبارت چنین است:
because of the nature of someone or something
... [مشاهده متن کامل]
و برخی از مترادف های آن عبارت اند از :
1. In essence, intrinsically, essentially
ماهیتاً، ذاتاً، خصلتاً
2. per se, by itself
به خودی خود، در ذات خود، فی نفسه
بنابراین، باید به متن و بافت و موقعیت توجه کرد تا به معادل درست و دقیق رسید.
✍به نقل از: حسن هاشمی میناباد
... [مشاهده متن کامل]
و برخی از مترادف های آن عبارت اند از :
ماهیتاً، ذاتاً، خصلتاً
به خودی خود، در ذات خود، فی نفسه
بنابراین، باید به متن و بافت و موقعیت توجه کرد تا به معادل درست و دقیق رسید.
✍به نقل از: حسن هاشمی میناباد
طبیعتا
اصولا
اصولا
در واقع، طبق تعریف
به نقل از هزاره:
بنا به تعریف خود
برحسب تعریف
بنا به تعریف خود
برحسب تعریف
به عبارت دیگه
به عبارت دیگه این قابل تعمیر نیست = By definition, it cannot be fixed
به عبارت دیگه این قابل تعمیر نیست = By definition, it cannot be fixed
طبیعتا، اصولا
طبیعتا
ذاتاً، فی النفسه، به خودی خود
طبق تعریف
به طور کلی
اصولا
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)