اتفاقی by accident تصادفا
دست بر قضا
از قضا
وقتی این اصطلاحات استفاده میشه معمولا میشه دو اتفاق یا عمل که همزمان اتفاق میفته رو توصیف کرد، اتفاقاتی که احتمالش هم زیاد نبوده
از قضا
وقتی این اصطلاحات استفاده میشه معمولا میشه دو اتفاق یا عمل که همزمان اتفاق میفته رو توصیف کرد، اتفاقاتی که احتمالش هم زیاد نبوده
بر حسب تقارن ( در مواقعی استفاده میشه که دو چیز در یک زمان یا مکان واحد اتفاق می افته . ترجمه لغوی این عبارت "بر حسب تقارن" است که در فارسی هم استفاده میکنیم )
مثال :
By coincidence, John and I both ended up at Yale
بر حسب تقارن "جان" و "من" آخر سر به دانشگاه ییل رفتیم
مثال :
بر حسب تقارن "جان" و "من" آخر سر به دانشگاه ییل رفتیم
برحسب تصادف، اتفاقی
اتفاقی
از قضا
از قضا