buying


خریدارى

جمله های نمونه

1. buying and selling
خرید و فروش

2. buying that ring was utter madness
خریدن آن انگشتر حماقت محض بود.

3. buying this rusted bicycle is folly
خریدن این دوچرخه ی زنگ زده حماقت است.

4. buying victory with human lives
کسب پیروزی به قیمت جان انسان ها

5. before buying this house, i have to confer with my father
قبل از خرید این منزل باید با پدرم مشورت کنم.

6. forward buying
پیش خرید کردن،سلف خریدن

7. he debated buying another car
او خرید اتومبیل دیگری را در ذهن خود مورد بررسی قرار داد.

8. her decision about buying a house
تصمیم او دایر به خریدن خانه

9. he tricked me into buying his old car
با حیله ماشین قراضه ی خود را به من انداخت.

10. he was conned into buying the brooklyn bridge
با حیله و نیرنگ پل بروکلین را به او فروختند.

11. he was deceived into buying stolen goods
با فریب به او مال دزدی فروختند.

12. she is set upon buying that house
او مصمم است آن خانه را بخرد.

13. she was hoodwinked into buying that old bicycle
با چشم بندی دوچرخه ی قراضه را به او انداختند.

14. we are thinking of buying a new house
قصد داریم یک خانه ی نو بخریم.

15. when it came to buying and selling he was a babe in arms
در خرید و فروش خیلی ناشی و بی تجربه بود.

16. he was chiefly interested in buying rugs
او بیشتر مشتاق خریدن فرش بود.

17. i won't be railroaded into buying a house i don't like
کسی نمی تواند خانه ای را که دوست ندارم با عجله به من قالب کند.

18. they discussed the advisability of buying a house
آنها مصلحت بودن خرید منزل را مورد بحث قرار دادند.

19. we reasoned her out of buying a new car
ما او را متقاعد کردیم که ماشین نو نخرد.

20. a certain person is interested in buying that house
فرد به خصوصی مایل به خرید آن خانه است.

21. he tried to hustle me into buying his old car
او سعی کرد با اصرار ماشین قراضه ی خود را به من قالب کند.

22. she badgered her mother into finally buying her the watch
آن قدر پاپی مادرش شد تا بالاخره برایش ساعت را خرید.

23. it is amply clear that he is not interested in buying the house
پرواضح است که مایل به خرید خانه نیست.

24. i expostulated with him for two hours but could'nt dissuade him from buying that house
دو ساعت با او کلنجار رفتم ولی نتوانستم او را از خرید آن خانه منصرف کنم.

25. if he dosen't show up, i'll presume he is not interested in buying the house
اگر نیاید چنین خواهم انگاشت که به خرید خانه علاقه ندارد.

26. The adverts entice the customer into buying things they don't really want.
[ترجمه گوگل]تبلیغات مشتری را به خرید چیزهایی که واقعاً نمی خواهند ترغیب می کند
[ترجمه ترگمان]این adverts مشتری را اغوا می کند تا چیزهایی را که واقعا نمی خواهند بخرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. Have you no scruples about buying stolen goods?
[ترجمه گوگل]آیا در مورد خرید اجناس مسروقه تردیدی ندارید؟
[ترجمه ترگمان]آیا هیچ scruples در مورد خرید اجناس دزدی ندارید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. The whole process makes buying a car privately as painless as buying from a garage.
[ترجمه گوگل]کل این فرآیند باعث می شود که خرید خودرو به صورت خصوصی به همان اندازه بی دردسر باشد که خرید از یک گاراژ
[ترجمه ترگمان]کل این فرآیند خرید خودرو را به صورت خصوصی و بدون درد خرید از یک گاراژ انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. They were arrested for smoking/selling/buying dope.
[ترجمه گوگل]آنها به دلیل سیگار کشیدن / فروش / خرید دوپ دستگیر شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها به خاطر سیگار کشیدن \/ یا خرید مواد مخدر دستگیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

30. We offer free technical support for those buying our software.
[ترجمه گوگل]ما برای کسانی که نرم افزار ما را خریداری می کنند، پشتیبانی فنی رایگان ارائه می دهیم
[ترجمه ترگمان]ما پشتیبانی فنی رایگان برای کسانی که نرم افزار ما را می خرند، ارائه می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• purchasing, act of paying money to acquire something

پیشنهاد کاربران

. They won't buy that
معنی: آنها آن را نمی خرند.
مفهوم: این یک اصطلاح است که منظور از آن این است که کسی حقه یا کلک یا دروغ و. . . کسی را باور نکند.
مثال:
. I said there's a lot of us back at the camp -
?And they bought that -
I'm not buying it.
باور کرده نمی توانم، قبول کردن اش برایم مشکل است.
خریدن
As a group and with the idea of ​​your taste, we will buy all the accessories for our beautiful home for life from a reputable big store
به عنوان یک گروه ( پدرو مادر و شما و من ) و با ایده گرفتن از سلیقه شما ، ما همه لوازم جانبی خانه زیبای خود را برای زندگی از یک فروشگاه بزرگ معتبر خریداری خواهیم کرد
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس