butterfingers

/ˈbʌtr̩ˌfɪŋɡr̩z//ˈbʌtəfɪŋɡəz/

(عامیانه) دست و پا چلفتی، کسی که چیز زود از دستش می افتد و می شکند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: butterfingers
مشتقات: butterfingered (adj.)
• : تعریف: (used with a sing. verb) someone who frequently drops things.

جمله های نمونه

1. That butterfingers always drops the baseball.
[ترجمه ایخس آر] اون دست پا چلفتی ها همیشه بیسبال رو ترک میکنن
|
[ترجمه گوگل]که باترفینگرها همیشه بیسبال را رها می کنند
[ترجمه ترگمان]اون butterfingers همیشه بیسبال رو ول می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. England goalkeeper Robert Green dominated the headlines as a "butterfingers" after his fumble against the USA in the group rounds.
[ترجمه گوگل]رابرت گرین، دروازه بان تیم ملی انگلیس، پس از بازی در برابر ایالات متحده آمریکا در دور گروهی، به عنوان "انگشت دست پروانه" تیتر خبرها شد
[ترجمه ترگمان]دروازه بان انگلستان، رابرت گرین، پس از fumble با آمریکا در دور گروهی صدر اخبار را به عنوان \"butterfingers\" در صدر اخبار قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Big dance names Fujiya and Myagi guest on Butterfingers, with atmospheric whispery lines like, "I play Tetris in my eyelids".
[ترجمه گوگل]نام‌های رقص بزرگ فوجیا و میاگی مهمان برنامه Butterfingers با خطوط زمزمه‌ای مانند «من در پلک‌هایم تتریس بازی می‌کنم»
[ترجمه ترگمان]نام های رقص بزرگ Fujiya و مهمان Myagi در Butterfingers، با خطوط هوایی atmospheric مثل \"من در eyelids بازی می کنم\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. LL: Don't blame the fact that you're a butterfingers on me.
[ترجمه گوگل]LL: این واقعیت را که شما یک دست پروانه هستید به گردن من نیندازید
[ترجمه ترگمان]این حقیقت را که تو به من خیانت کردی سرزنش نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. LL: A butterfingers is someone who is clumsy and tends to drop things.
[ترجمه گوگل]LL: پروانه‌ای کسی است که دست و پا چلفتی است و تمایل دارد چیزها را رها کند
[ترجمه ترگمان]یک LL: یک butterfingers کسی است که دست و پا چلفتی است و تمایل دارد چیزها را رها کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Butterfingers refer to a clumsy person, especially one who tends to drop things.
[ترجمه گوگل]انگشت پروانه ای به فردی دست و پا چلفتی اطلاق می شود، به خصوص فردی که تمایل دارد چیزها را رها کند
[ترجمه ترگمان]Butterfingers به فرد ناهنجاری اشاره می کند، به خصوص فردی که تمایل دارد چیزها را رها کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Don't blame the fact that you're a butterfingers on me.
[ترجمه گوگل]این واقعیت را که شما یک دست پروانه هستید به گردن من نیندازید
[ترجمه ترگمان]این حقیقت که تو به من خیانت کردی رو سرزنش نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But you ought to see what a butterfingers he is out around the house.
[ترجمه گوگل]اما شما باید ببینید که او در خانه چقدر دست و پا می زند
[ترجمه ترگمان]ولی تو باید ببینی که اون بیرون خونه چه خبره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But all of us know you are such a butterfingers, so please don't touch my chinaware.
[ترجمه گوگل]اما همه ما می دانیم که شما یک دست پروانه هستید، پس لطفا به ظروف چینی من دست نزنید
[ترجمه ترگمان]اما همه ما می دانیم که شما چنین butterfingers، پس لطفا به chinaware من دست نزنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Don't feel too bad, though, my sister's much more of a butterfingers than you are.
[ترجمه گوگل]خیلی هم بد نباش، خواهر من خیلی بیشتر از تو دست پرورده است
[ترجمه ترگمان]به هر حال، زیاد احساس بدی نداشته باش، خواهر من بیشتر از تو butterfingers
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• clumsy person; good-for-nothing
you say `butterfingers!' when someone drops something they were holding, or fails to catch something that was thrown to them; often used humorously.

پیشنهاد کاربران

مثال؛
For instance, if someone drops a glass, they might be called a “butterfingers. ”
A person might say, “Don’t give that delicate vase to him, he’s a total butterfingers. ”
Another might tease, “Be careful, butterfingers, you might drop your phone again!”
The idiom "butterfingers" refers to someone who is clumsy, especially with their hands, often dropping things.
The phrase has been commonly used in sports like cricket and baseball to tease players who miss easy catches, implying that their hands are slippery, as if covered in butter
...
[مشاهده متن کامل]

It's a playful way to comment on someone's momentary clumsiness without being overly harsh.

کسی که اشیا از دستش میفتد. در گفتار عامیانه ک*س دست
?A: Sir, would you take this
. . . dropping something
[Glass shatters]
!A: Jesus, what a Butterfingers
. . . عجب دست و پا چلفتی!

بپرس