buster

/ˈbəstər//ˈbʌstə/

(امریکا - خودمانی - با لحن شوخی آمیز یا تحقیرآمیز) پسرک !، مردک !، خرج مشعل، آستر میانی، منفجر یاخوردکننده، چیز شکفت انگیزوعجیب
buster_
پسوند: شخص یا چیزی که از کار می اندازد یا نابود می کند

جمله های نمونه

1. budget buster
بودجه شکن

2. In the blue corner, Buster Smith.
[ترجمه گوگل]در گوشه آبی، باستر اسمیت
[ترجمه ترگمان]در گوشه آبی، Buster اسمیت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Apparently, Buster Austin had broken in line behind Dooley at the water fountain.
[ترجمه گوگل]ظاهراً باستر آستین در صف پشت سر دولی در چشمه آب شکسته بود
[ترجمه ترگمان]ظاهرا، باستر آستین پشت dooley در کنار فواره آب شکسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Like against Buster Mathis, he was staying in close so he could bob and weave.
[ترجمه گوگل]مانند بازی مقابل باستر ماتیس، او نزدیک بود تا بتواند ببافد و ببافد
[ترجمه ترگمان] مثلا در مقابل \"باستر متیس\"، اون نزدیک بود که بشه باب و بافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Buster Musto ran through for a touchdown by the posts.
[ترجمه گوگل]باستر ماستو برای یک تاچ داون در کنار پست ها دوید
[ترجمه ترگمان]باستر Musto \"از پشت سر پست رد شد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This online service, dubbed Redemption Buster, aims to calculate the total amount of savings associated with remortgaging.
[ترجمه گوگل]این سرویس آنلاین که Redemption Buster نام دارد، با هدف محاسبه کل میزان پس انداز مرتبط با رهن مجدد است
[ترجمه ترگمان]این سرویس آنلاین، موسوم به رستگاری، به دنبال محاسبه مقدار کلی پس انداز مرتبط با remortgaging است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Buster Keaton would never have worn a straw hat, he stresses, and London is scoured for a felt one.
[ترجمه گوگل]او تاکید می کند که باستر کیتون هرگز کلاه حصیری بر سر نمی گذاشت و لندن به دنبال کلاه نمدی می گشت
[ترجمه ترگمان]بیل کیتون هرگز کلاه حصیری بر سرش نخواهد گذاشت، و لندن هم آن را زیر و رو می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You're under arrest, buster!
[ترجمه مصطفی بدری] تو بازداشتی، خرابکار!
|
[ترجمه گوگل]تو دستگیر شدی، قاتل!
[ترجمه ترگمان]تو بازداشتی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Buster died in his sleep a few days later.
[ترجمه گوگل]باستر چند روز بعد در خواب درگذشت
[ترجمه ترگمان]Buster چند روز بعد در خواب درگذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Buster Brown's A dashing and exciting night spot.
[ترجمه گوگل]باستر براون یک مکان شبانه باهوش و هیجان انگیز
[ترجمه ترگمان]باستر براون یک جای پر هیجان و هیجان شب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. K3 to you and your modem, too, buster!
[ترجمه گوگل]K3 به شما و مودم شما نیز، باستر!
[ترجمه ترگمان]K۳ برای شما و مودم شما هم کاهنده است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Buster Edwards now runs a Flower stall outside Waterloo Station.
[ترجمه گوگل]باستر ادواردز اکنون یک غرفه گل در خارج از ایستگاه واترلو دارد
[ترجمه ترگمان]Buster ادواردز در حال حاضر یک غرفه گل در بیرون ایستگاه واترلو را اداره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Buster Brown's Enjoyment is the keynote of this popular Edinburgh night spot, with exotic drinks a speciality.
[ترجمه گوگل]Buster Brown's Enjoyment کلیدواژه این مکان شبانه محبوب ادینبورگ است که نوشیدنی‌های عجیب و غریب ویژه آن است
[ترجمه ترگمان]\"Buster Brown's Enjoyment\"، سخنرانی اصلی این مکان مشهور در ادینبورگ، و نوشیدنی های غیر معمول در تخصص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Buster is a rabbit, and good pal.
[ترجمه گوگل]باستر یک خرگوش است و رفیق خوبی است
[ترجمه ترگمان]باستر یه خرگوش و دوست خوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who breaks up something (fight, brawl, crime ring, etc.); spree, fling
buster is used to address a man in an impolite, aggressive manner.

پیشنهاد کاربران

1.
North American
used as a mildly disrespectful form of address to a man or boy.
"like it or lump it, buster"
مردک - پسرک
?Who are you calling busted , buster
به چه کسی میگی اوراق ( داغون ) ، مردک
...
[مشاهده متن کامل]

. ۲ - کاهنده یا متوقف کننده چیزی
متضاد booster : تقویت کننده
a person or thing that stops or gets rid of a specified thing.
"a crime - buster"
Stress buster
Ego buster
Jargon buster
Clot buster
Trust buster
Union buster

در اردبیل به پسر بچه شیطون میگن:
شومودی
یعنی شلوغ و خراب کار
your own mood buster
یکی اینو ترجمه کنه لطفا
Union busters نابود کننده ی جامعه
( کتاب active 3 page60 )
male first name
نفله یا نفله کننده
Bastard به معنی حرومزاده است اما buster به معنی تمام کننده و متوقف کننده اسمی هست که کنارش میاد مثل stress buster به معتی از بین برنده استرس
مفت خور
منهدم کننده - خرد کننده
حرامزاده
بچه پررو
چیزی که باعث انفجار یا اشتعال یا ظهور و پیدایش چیز دیگری میشود.
کاهنده
مردیکه !
مردیکه بی شرف !
از بین برنده لخته خون
منهدم کننده لخته در سکته ها
clot - buster
you get a clot - buster drug within 4. 5 hours of your first symptom
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس