1. Ards now have Erskine, Bustard and McCourt doubtful for the replay with injuries.
[ترجمه گوگل]آردز اکنون ارسکین، بوستارد و مک کورت را برای بازی مجدد با مصدومیت مشکوک دارد
[ترجمه ترگمان]ards ارس کین و مک کورت کین و مک کورت نیز در آن لحظه که با جراحات مربوط می شد تردید داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Great bustard ( Otis tarda ) is listed as a first - rating protected bird in China and CITES II.
[ترجمه گوگل]پرنده بزرگ (Otis tarda) به عنوان پرنده با درجه اول حفاظت شده در چین و CITES II فهرست شده است
[ترجمه ترگمان]هوبره بزرگ (اوتیس tarda)به عنوان یک پرنده حفاظت شده در معرض انقراض در چین و CITES II لیست شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. During the growth of young Great Bustard, resting behavior kept a high percentage, foraging and preening behavior increased with the decreasing of singing and crouching behavior. Sentence dictionary
[ترجمه گوگل]در طول رشد گریت باستارد جوان، رفتار استراحت درصد بالایی حفظ شد، با کاهش رفتار آوازخوانی و خمیده شدن، رفتار غذا خوری و پیش خوری افزایش یافت فرهنگ لغت جمله
[ترجمه ترگمان]در طول رشد of های جوان، رفتار استراحت درصد بالایی داشت، و رفتار او با کاهش آواز و رفتار قوز دار افزایش یافت فرهنگ لغت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Weather influenced the behavior of great bustard, and markedly affected the walking and display of male bird.
[ترجمه گوگل]آب و هوا بر رفتار پرنده بزرگ تأثیر گذاشت و به طور قابل توجهی بر راه رفتن و نمایش پرنده نر تأثیر گذاشت
[ترجمه ترگمان]آب و هوا بر رفتار هوبره بزرگ تاثیر گذاشت و به طور محسوسی بر پیاده روی و نمایش پرنده نر تاثیر گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The nest-site selection of Great Bustard is strict, it mainly selects the grassland with small hill which with gradient slow and nest above the middle parts of hill.
[ترجمه گوگل]انتخاب مکان آشیانه Great Bustard سختگیرانه است، عمدتاً علفزار را با تپه کوچک انتخاب می کند که با شیب آهسته و در بالای قسمت های میانی تپه لانه می کند
[ترجمه ترگمان]انتخاب محل استقرار Bustard بزرگ، سخت است، و عمدتا علفزارهای با تپه ای کوچک را انتخاب می کند که با شیب و nest بالای قسمت های میانی بالای تپه، شیب دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The Great Bustard is polyphagia bird, but it feeds mainly on plants.
[ترجمه گوگل]گریت بوستارد پرنده پلی فاژی است، اما عمدتاً از گیاهان تغذیه می کند
[ترجمه ترگمان]The بزرگ پرنده polyphagia است، اما عمدتا از گیاهان تغذیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Hi, Jack you bustard, where have you been?
8. The great bustard had a daily rhythm on feeding, relaxing and displaying, and there were two peaks on feeding and displaying. The great bustard spent most time on relaxing.
[ترجمه گوگل]بوستارد بزرگ یک ریتم روزانه در تغذیه، آرامش و نمایش داشت و دو اوج در تغذیه و نمایش وجود داشت مرد بزرگ بیشتر وقت خود را صرف استراحت کرد
[ترجمه ترگمان]هوبره بزرگ برای تغذیه کردن، استراحت دادن و نمایش، یک آهنگ روزانه داشتند و دو قله برای تغذیه و نمایش وجود داشت هوبره بزرگ بیشتر اوقات را در استراحت گذرانده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The steppes support around 65 percent of the remaining worldwide bustard population.
[ترجمه گوگل]استپ ها حدود 65 درصد از جمعیت باقیمانده حشرات در سراسر جهان را پشتیبانی می کنند
[ترجمه ترگمان]The در حدود ۶۵ درصد از جمعیت مانده سراسر جهان را تحت حمایت خود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. "I am dreading April fools day tomorrow! Last year the crew got me bad, cream and bustard in hair doesn't go well . " one Twitter user lamented.
[ترجمه گوگل]یکی از کاربران توییتر ابراز تاسف کرد: "من از فردا روز احمقانه آوریل می ترسم! سال گذشته خدمه مرا بد کردند، کرم و موها خوب پیش نمی رود "
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" من فردا از آوریل دیوانه می شوم! یکی از کاربران توئیتر اظهار تاسف کرد که سال گذشته خدمه من به من بد، کرم و هوبره گرفتار شده بودند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I put foreward the concept gathering display field for the first time, and found that fire influences the gathering display field selection of Great bustard to a certainty.
[ترجمه گوگل]من برای اولین بار میدان نمایش جمع آوری مفهومی را مطرح کردم و دریافتم که آتش تا حد قطعی بر انتخاب میدان نمایش گردآوری بزرگ مرد بزرگ تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]من این ایده را برای اولین بار در صفحه نمایش گذاشتم، و متوجه شدم که آتش بر روی مجموعه نمایش field هوبره بزرگ تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The sanctuary is also inhabited by other endangered species, including the Arabian gazelle and bustard.
[ترجمه گوگل]در این پناهگاه گونههای در معرض خطر انقراض دیگری از جمله غزال عربی و بوستارد نیز زندگی میکنند
[ترجمه ترگمان]دیگر گونه های در معرض انقراض از جمله غزال بزرگ و هوبره شکار شده نیز در این منطقه سکونت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The sanctuary is also inhabited by other endangered species, including the Arabian gazelle and houbara bustard.
[ترجمه گوگل]در این پناهگاه گونههای در معرض خطر انقراض دیگری از جمله غزال عربی و هوبره نیز زندگی میکنند
[ترجمه ترگمان]دیگر گونه های در معرض انقراض از جمله شکار زال و هوبره شکار شده نیز در این منطقه سکونت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. These researches provide the basic and scientific information for, further research, extu-conservation, and population enlargement of Great Bustard .
[ترجمه گوگل]این تحقیقات اطلاعات پایه و علمی را برای تحقیقات بیشتر، حفاظت از بیرون و افزایش جمعیت Great Bustard فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]این تحقیقات اطلاعات پایه ای و علمی را برای، تحقیقات بیشتر، حفاظت از محیط زیست و توسعه جمعیت علمای بزرگ فراهم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. By summarizing the status, the reasons of endangerment and research trends, scientific evidence for the protection and management of the Great Bustard is collected.
[ترجمه گوگل]با جمعبندی وضعیت، دلایل در خطر انقراض و روندهای تحقیقاتی، شواهد علمی برای حفاظت و مدیریت حشره بزرگ جمعآوری میشود
[ترجمه ترگمان]با خلاصه سازی وضعیت، دلایل of و رونده ای تحقیقاتی، شواهد علمی برای حفاظت و مدیریت of بزرگ جمع آوری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید