bust a gut

پیشنهاد کاربران

idiom informal
to work very hard or make a big effort to achieve something
اصطلاح، غیر رسمی
سخت کار کردن یا تلاش زیادی برای رسیدن به چیزی
I really busted a gut to get that report finished on time.
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/bust-a-gut
سخت کار کردن
کوشش زیاد کردن
به تقلا در آمدن یا در آوردن
از خنده روده بر شدن
1_make a strenuous effort.
2_laugh very heartily.

بپرس