buss

/ˈbəs//ˈbəs/

معنی: بوس، بوسه، ماچ
معانی دیگر: (محلی) بوسه، بوسیدن، بوس کردن، ماچ آبدار یا شوخی آمیز کردن، ملچ ملچ

بررسی کلمه

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: busses, bussing, bussed
• : تعریف: to kiss.
مشابه: kiss
اسم ( noun )
• : تعریف: a kiss.
مشابه: kiss

جمله های نمونه

1. Demonstrators were bussed in from all parts of the country to attend the protest rally.
[ترجمه گوگل]تظاهرکنندگان با اتوبوس از اقصی نقاط کشور برای شرکت در این تجمع اعتراضی وارد شدند
[ترجمه ترگمان]تظاهر کنندگان با اتوبوس از همه بخش های کشور برای شرکت در تظاهرات اعتراض داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Casey was bussed to the school.
[ترجمه گوگل]کیسی با اتوبوس به مدرسه رفت
[ترجمه ترگمان]کیسی با اتوبوس به مدرسه آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To get our Colombian visas we bussed back to Medellin.
[ترجمه گوگل]برای دریافت ویزای کلمبیا با اتوبوس به مدلین برگشتیم
[ترجمه ترگمان]برای گرفتن ویزا کلمبیایی، ما دوباره به Medellin برگشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Shelley had a job bussing tables .
[ترجمه گوگل]شلی شغلی داشت که میزهای اتوبوس را می زد
[ترجمه ترگمان]شلی دارای یک میز آرایش شغلی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Essential services were provided by Serbian workers bussed in from outside the province.
[ترجمه گوگل]خدمات ضروری توسط کارگران صربستانی که از خارج استان با اتوبوس وارد می شدند، ارائه می شد
[ترجمه ترگمان]خدمات ضروری توسط کارگران صرب سوار بر اتوبوس از خارج از این استان فراهم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We were bussed from the airport to our hotel.
[ترجمه گوگل]از فرودگاه به هتلمان با اتوبوس رفتیم
[ترجمه ترگمان]ما از فرودگاه به سوی مهمانخانه رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The priest obviously bussed in from the neighbouring parish to run the show here.
[ترجمه گوگل]مشخصاً کشیش از محله همسایه با اتوبوس وارد شد تا نمایش را در اینجا اجرا کند
[ترجمه ترگمان]ظاهرا کشیش از ناحیه مجاور آمده بود تا نمایش را به اینجا اجرا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In Southall bussing and reception classes go on through secondary school.
[ترجمه گوگل]در ساوت‌هال کلاس‌های اتوبوسرانی و پذیرایی تا دبیرستان ادامه دارد
[ترجمه ترگمان]در Southall bussing و کلاس های پذیرایی از دبیرستان به مدرسه می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Dozens of teenage volunteers were bussed in on Tuesday evening for a dance with mentally and physically handicapped patients.
[ترجمه گوگل]ده‌ها نوجوان داوطلب عصر سه‌شنبه برای رقصیدن با بیماران ناتوان ذهنی و جسمی وارد اتوبوس شدند
[ترجمه ترگمان]ده ها نفر از داوطلبان نوجوان روز سه شنبه برای رقص با بیماران دارای معلولیت ذهنی و جسمی همراه آورده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Already, Buss said, talk of the Padres presence has prompted some property owners to map renovation or development projects.
[ترجمه گوگل]باس گفت که قبلاً صحبت از حضور پادرس برخی از مالکان را بر آن داشته است تا نقشه پروژه های نوسازی یا توسعه را تهیه کنند
[ترجمه ترگمان]Buss گفت که در حال حاضر صحبت از حضور padres برخی از صاحبان املاک را بر روی نقشه نوسازی یا پروژه های توسعه واداشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. At Third Avenue, two turning busses were stopped in the middle of the intersection.
[ترجمه گوگل]در خیابان سوم، دو اتوبوس چرخشی در وسط تقاطع متوقف شدند
[ترجمه ترگمان]در خیابان سوم، دو شی busses در وسط چهارراه توقف کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They plunged into lakes, crashed into busses, flipped over like turtles or got jammed between lampposts.
[ترجمه گوگل]آنها در دریاچه ها فرو رفتند، با اتوبوس ها تصادف کردند، مانند لاک پشت ها واژگون شدند یا بین تیرهای چراغ گیر کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها در دریاچه ها فرو رفتند، با busses برخورد کردند، مثل لاک پشت مثل لاک پشت و یا از تیر چراغ برق بالا رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Buss believes his project is the right way to reinvigorate a neighborhood, by reusing existing buildings.
[ترجمه گوگل]باس بر این باور است که پروژه او راه درستی برای احیای مجدد یک محله با استفاده مجدد از ساختمان های موجود است
[ترجمه ترگمان]Buss بر این باور است که با استفاده مجدد از ساختمان های موجود، این پروژه راه مناسبی برای تجدید نیروی یک محله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Kupchak credited team owner Jerry Buss for making the move for Gasol's hefty contract.
[ترجمه گوگل]کوپچاک جری باس مالک تیم را به خاطر انجام قرارداد سنگین گسول نسبت داد
[ترجمه ترگمان]Kupchak، صاحب این تیم، جری Buss را به خاطر این که این حرکت را برای قرارداد سنگین Gasol انجام داد، تقدیر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. There are four buss on the street.
[ترجمه گوگل]چهار اتوبوس در خیابان وجود دارد
[ترجمه ترگمان] چهار \"ماچ\" تو خیابون هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بوس (اسم)
buss, kiss

بوسه (اسم)
buss, kiss, osculation

ماچ (اسم)
smack, buss, kiss

انگلیسی به انگلیسی

• kiss
kiss

پیشنهاد کاربران

بپرس