busing

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in the United States, the transportation of school children in buses to schools that are not the nearest to their homes, esp. in order to achieve racial balance.

جمله های نمونه

1. The courts ordered busing to desegregate the schools.
[ترجمه گوگل]دادگاه دستور اتوبوسرانی را برای جداسازی مدارس صادر کرد
[ترجمه ترگمان]دادگاه ها به busing دستور داده اند تا مدارس را تخلیه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. BBut they say that busing, although not a new phenomenon, also accounts for enrollment increases, especially in the Valley.
[ترجمه گوگل]اما آنها می گویند که اتوبوس، اگرچه پدیده جدیدی نیست، اما باعث افزایش ثبت نام به ویژه در دره می شود
[ترجمه ترگمان]با این حال، آن ها می گویند که busing، با وجود این که یک پدیده جدید نیست، افزایش ثبت نام را به ویژه در دره حساب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The busing plan got an emotional response from the community.
[ترجمه گوگل]طرح اتوبوس با واکنش احساسی جامعه روبرو شد
[ترجمه ترگمان]برنامه busing واکنش عاطفی جامعه را دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conservative voters led a fight against forced school busing.
[ترجمه گوگل]رای دهندگان محافظه کار مبارزه با اتوبوس مدرسه اجباری را رهبری کردند
[ترجمه ترگمان]رای دهندگان محافظه کار علیه busing اجباری مدرسه مبارزه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The government is using busing in an attempt to achieve racial balance in public schools, especially in racially segregated areas.
[ترجمه گوگل]دولت در تلاش برای دستیابی به تعادل نژادی در مدارس دولتی، به ویژه در مناطق جدا شده از نظر نژادی، از اتوبوس استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]دولت از busing در تلاش برای دستیابی به توازن نژادی در مدارس دولتی به ویژه در مناطق تفکیک شده استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He also opposed busing to achieve racial integration of schools while underlining his commitment to civil rights.
[ترجمه گوگل]او همچنین با استفاده از اتوبوس برای دستیابی به ادغام نژادی مدارس مخالفت کرد و در عین حال بر تعهد خود به حقوق مدنی تأکید کرد
[ترجمه ترگمان]او همچنین با busing برای دستیابی به یکپارچگی نژادی مدارس و تاکید بر التزام خود به حقوق مدنی مخالفت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Little cicada is busing to flute, little frog knocks drum.
[ترجمه گوگل]سیکادای کوچک به فلوت می‌رود، قورباغه کوچک طبل می‌کوبد
[ترجمه ترگمان]cicada کوچک به فلوت تبدیل می شود، قورباغه کوچک طبل می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Busing will continue to be highly emotional issue in a good many large cities.
[ترجمه گوگل]اتوبوس در بسیاری از شهرهای بزرگ همچنان موضوعی بسیار احساسی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]Busing در بسیاری از شهرهای بزرگ به شدت به مساله عاطفی ادامه خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Suddenly someone locked when Mary was busing arranging luggage.
[ترجمه گوگل]ناگهان یکی قفل کرد وقتی مری در حال چیدن چمدان بود
[ترجمه ترگمان]ناگهان کسی در را قفل کرد که مری مشغول مرتب کردن چمدان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Formisano, Ronald P . Boston Against Busing: Race, Class, and Ethnicity in the 1960 s and 1970 s . 199
[ترجمه گوگل]فورمیسانو، رونالد پی بوستون در برابر اتوبوسرانی: نژاد، طبقه و قومیت در دهه های 1960 و 1970 199
[ترجمه ترگمان]Formisano، رونالد پی بوستون در مقابل Busing: نژاد، رده، و قومیت در دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ ۱۹۹
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Busing will continue to be a highly emotional issue in a good many large cities.
[ترجمه گوگل]اتوبوس در بسیاری از شهرهای بزرگ همچنان یک موضوع بسیار احساسی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]Busing در بسیاری از شهرهای بزرگ به یک مساله بسیار عاطفی ادامه خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Local forms of transportation, like subways, city busing, cars, bicycles, skates,(sentence dictionary) etc are also part of this sector.
[ترجمه گوگل]اشکال محلی حمل و نقل، مانند مترو، اتوبوس شهری، اتومبیل، دوچرخه، اسکیت، (فرهنگ جملات) و غیره نیز بخشی از این بخش هستند
[ترجمه ترگمان]اشکال محلی حمل و نقل، مانند متروها، busing شهری، اتومبیل، دوچرخه، اسکیت و غیره نیز بخشی از این بخش هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Supreme Court unanimously upheld busing to achieve racial balance.
[ترجمه گوگل]دیوان عالی به اتفاق آرا استفاده از اتوبوس برای دستیابی به تعادل نژادی را تایید کرد
[ترجمه ترگمان]دیوان عالی به اتفاق آرا busing را برای دستیابی به موازنه نژادی تایید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. U commenced busing in China in 198 through a service agreement with Sinotra.
[ترجمه گوگل]U اتوبوسرانی در چین را در سال 198 از طریق قرارداد خدمات با Sinotra آغاز کرد
[ترجمه ترگمان]U در ۱۹۸ مورد از طریق قرارداد خدمات با Sinotra در سال ۱۹۸ شروع به کار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We're not busing anybody out.
[ترجمه گوگل]ما کسی را با اتوبوس بیرون نمی آوریم
[ترجمه ترگمان]ما هیچ کس را از اینجا بیرون نمی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] گذرگاه دهی اتصال تعداد زیادی منبع داده به یک گذرگاه مشترک .

پیشنهاد کاربران

ادغام - انتقال - اتوبوسرانی
she doesn't have undrestanding si she diesn't have any friends

بپرس