1. He entered into negotiations with a business firm last week.
[ترجمه گوگل]او هفته گذشته با یک شرکت تجاری وارد مذاکره شد
[ترجمه ترگمان]او هفته گذشته وارد مذاکره با یک شرکت تجاری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او هفته گذشته وارد مذاکره با یک شرکت تجاری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Mr Davis withdrew from the business firm, because he saw breakers ahead.
[ترجمه گوگل]آقای دیویس از شرکت بازرگانی کناره گیری کرد، زیرا او شکسته هایی را در پیش رو می دید
[ترجمه ترگمان]آقای دیویس از شرکت تجاری کناره گیری کرد، زیرا he را جلوتر دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آقای دیویس از شرکت تجاری کناره گیری کرد، زیرا he را جلوتر دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The business firm received a government loan.
[ترجمه گوگل]شرکت تجاری وام دولتی دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]شرکت تجاری یک وام دولتی دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شرکت تجاری یک وام دولتی دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The club has made an approach to a local business firm for sponsorship.
[ترجمه گوگل]این باشگاه رویکردی به یک شرکت تجاری محلی برای حمایت مالی ایجاد کرده است
[ترجمه ترگمان]این باشگاه یک رویکرد برای یک شرکت تجاری محلی برای حمایت مالی اتخاذ کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این باشگاه یک رویکرد برای یک شرکت تجاری محلی برای حمایت مالی اتخاذ کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In doing so, he was following a path that had been pioneered by the modern business firm.
[ترجمه گوگل]با انجام این کار، او مسیری را دنبال می کرد که توسط شرکت تجاری مدرن پیشگام شده بود
[ترجمه ترگمان]در انجام این کار، او مسیری را دنبال می کرد که شرکت تجاری مدرن در آن پیشقدم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در انجام این کار، او مسیری را دنبال می کرد که شرکت تجاری مدرن در آن پیشقدم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A banker's acceptance is a short-term debt issued by a business firm on which a large commercial bank has guaranteed payment to the investor so that it becomes a liability of the bank.
[ترجمه گوگل]پذیرش بانکدار، بدهی کوتاه مدتی است که توسط یک شرکت تجاری صادر می شود و یک بانک تجاری بزرگ، پرداخت را به سرمایه گذار تضمین کرده است تا به بدهی بانک تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]پذیرش بانک یک بدهی کوتاه مدت است که توسط یک شرکت تجارتی صادر شده است که در آن یک بانک تجاری بزرگ، پرداخت را به سرمایه گذار تضمین کرده است تا به یک مسئولیت بانک تبدیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پذیرش بانک یک بدهی کوتاه مدت است که توسط یک شرکت تجارتی صادر شده است که در آن یک بانک تجاری بزرگ، پرداخت را به سرمایه گذار تضمین کرده است تا به یک مسئولیت بانک تبدیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Olaf is going to put in for a job with a business firm.
[ترجمه گوگل]اولاف قصد دارد در یک شرکت تجاری کار کند
[ترجمه ترگمان]اولاف می خواهد با یک شرکت تجارتی کار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اولاف می خواهد با یک شرکت تجارتی کار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Efficiency wage theory holds that higher-than-market-rate wage payment may imply less total costs and hence greater profit to the business firm.
[ترجمه گوگل]تئوری دستمزد کارآمدی معتقد است که پرداخت دستمزد بالاتر از نرخ بازار ممکن است هزینههای کل کمتر و در نتیجه سود بیشتر برای شرکت تجاری داشته باشد
[ترجمه ترگمان]تیوری دست مزد بازده ثابت می کند که پرداخت دست مزد در بازار بالاتر ممکن است به هزینه های کلی کم تر و از این رو سود بیشتر برای بنگاه تجاری باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تیوری دست مزد بازده ثابت می کند که پرداخت دست مزد در بازار بالاتر ممکن است به هزینه های کلی کم تر و از این رو سود بیشتر برای بنگاه تجاری باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید