business day

جمله های نمونه

1. A business day means any weekday other than Christmas Day, Good Friday or any bank holiday.
[ترجمه گوگل]روز کاری به معنای هر روز هفته غیر از روز کریسمس، جمعه خوب یا هر تعطیلات بانکی است
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The rates will be set on the fifth business day of each month.
[ترجمه گوگل]نرخ ها در پنجمین روز کاری هر ماه تعیین می شود
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I normally ship within 1 business day of receiving payment.
[ترجمه گوگل]من معمولاً ظرف 1 روز کاری پس از دریافت پرداخت ارسال می کنم
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I normally ship within one business day.
[ترجمه گوگل]من معمولاً ظرف یک روز کاری ارسال می کنم
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In ONE business day it is out the door on the way to YOU!
[ترجمه گوگل]در یک روز کاری در راه شماست!
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The fourth business day prior to an international bond's date of repayment of principal at maturity is the final day on which transactions in that bond may take place through the IBTS.
[ترجمه گوگل]چهارمین روز کاری قبل از تاریخ بازپرداخت اوراق قرضه بین‌المللی در سررسید، آخرین روزی است که معاملات آن اوراق ممکن است از طریق IBTS انجام شود
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We try to ship on the next business day after cleared payment.
[ترجمه گوگل]ما سعی می کنیم در روز کاری بعدی پس از تسویه پرداخت ارسال کنیم
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Most of our orders ship within 1 business day of receiving your payment.
[ترجمه گوگل]اکثر سفارشات ما ظرف 1 روز کاری پس از دریافت پرداخت شما ارسال می شود
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Item will be shipped within 1 business day after receipt of full payment.
[ترجمه گوگل]کالا ظرف 1 روز کاری پس از دریافت پرداخت کامل ارسال خواهد شد
[ترجمه ترگمان]آیتم در یک روز کاری پس از دریافت کامل پرداخت، ارسال خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I ship out fast - The next business day following cleared payment.
[ترجمه گوگل]من به سرعت ارسال می کنم - روز کاری بعدی پس از پرداخت تسویه شده
[ترجمه ترگمان]من به سرعت پرواز می کنم - روز کاری بعدی بعد از پرداخت کامل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This monthly figure is available on the last business day of the month.
[ترجمه گوگل]این رقم ماهانه در آخرین روز کاری ماه موجود است
[ترجمه ترگمان]این رقم ماهانه در آخرین روز کاری ماه در دسترس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We usually ship on the business day following receipt of payment.
[ترجمه گوگل]ما معمولاً در روز کاری پس از دریافت پرداخت ارسال می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما معمولا در روز کاری پس از دریافت پرداخت کرایه می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. C - level trader has no business day - trading, but even an A trader wants a target as possible.
[ترجمه گوگل]معامله‌گر سطح C هیچ روز کاری ندارد، اما حتی یک معامله‌گر A تا حد امکان هدفی می‌خواهد
[ترجمه ترگمان]تاجر سطح C تجارت روزانه ندارد، اما حتی یک تاجر می تواند تا آنجا که ممکن است هدف بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I ship fast - the next business day after payment.
[ترجمه گوگل]من سریع ارسال می کنم - روز کاری بعدی پس از پرداخت
[ترجمه ترگمان]به سرعت حرکت می کنم - فردا بعد از پرداخت دست مزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• work day, period of time when a business operates

پیشنهاد کاربران

Business
🔷 واژه ی مصوب: روز کَسبار

🔷 منبع: انجمن بازدیسان پارسی
روز کَسبار
( Ruze kasbār )
�روز� ( day ) و �کَسبار� ( business )
روز کاری ، روز غیر تعطیل

بپرس