1. he was busily signing up new members for the club
او داشت با کمال فعالیت اعضای جدیدی را برای باشگاه نام نویسی می کرد.
2. A swarm of ants are moving busily.
[ترجمه گوگل]دسته ای از مورچه ها مشغول حرکت هستند
[ترجمه ترگمان]گروهی از مورچه ها سخت مشغول حرکت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گروهی از مورچه ها سخت مشغول حرکت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The doctor worked busily beneath the blinding lights of the delivery room.
[ترجمه گوگل]دکتر زیر نورهای کور کننده اتاق زایمان مشغول کار بود
[ترجمه ترگمان]دکتر در زیر نور کور کننده اتاق زایمان مشغول کار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دکتر در زیر نور کور کننده اتاق زایمان مشغول کار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. His colleagues, meanwhile, were busily scheming to get rid of him.
[ترجمه گوگل]در همین حین، همکارانش برای خلاص شدن از شر او به شدت مشغول نقشه کشیدن بودند
[ترجمه ترگمان]در این میان همکارانش به تلاش مشغول بودند تا از شر او خلاص شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در این میان همکارانش به تلاش مشغول بودند تا از شر او خلاص شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She has been busily trying to resurrect her Hollywood career.
[ترجمه گوگل]او سخت در تلاش است تا حرفه خود در هالیوود را احیا کند
[ترجمه ترگمان]او سخت تلاش کرده بود تا شغل Hollywood را دوباره احیا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او سخت تلاش کرده بود تا شغل Hollywood را دوباره احیا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He was busily engaged repairing his bike.
[ترجمه گوگل]او مشغول تعمیر دوچرخه اش بود
[ترجمه ترگمان]سخت مشغول تعمیر دوچرخه اش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سخت مشغول تعمیر دوچرخه اش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Will and Joe were busily employed in clearing out all the furniture.
[ترجمه گوگل]ویل و جو مشغول تمیز کردن تمام اثاثیه بودند
[ترجمه ترگمان]ویل و جو با حرارت مشغول خالی کردن وسایل خانه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ویل و جو با حرارت مشغول خالی کردن وسایل خانه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The women were busily comparing notes on the queen's outfit.
[ترجمه گوگل]زن ها مشغول مقایسه یادداشت های مربوط به لباس ملکه بودند
[ترجمه ترگمان]زن ها مشغول مقایسه یادداشت های لباس ملکه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زن ها مشغول مقایسه یادداشت های لباس ملکه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. For a day or two we were busily employed in unpacking and laying out our property to the best advantage.
[ترجمه گوگل]برای یک یا دو روز ما مشغول باز کردن بسته بندی و چیدمان اموال خود به بهترین نحو بودیم
[ترجمه ترگمان]برای یک یا دو روز مشغول باز کردن اثاثه و پیاده کردن اموال خود به بهترین وجه بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای یک یا دو روز مشغول باز کردن اثاثه و پیاده کردن اموال خود به بهترین وجه بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A wind-up clock ticked busily from the kitchen counter.
[ترجمه گوگل]یک ساعت بادگیر به شدت از روی پیشخوان آشپزخانه تیک تیک می زد
[ترجمه ترگمان]صدای زنگ ساعت دیواری از پشت پیشخوان آشپزخانه به شدت تیک تاک می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صدای زنگ ساعت دیواری از پشت پیشخوان آشپزخانه به شدت تیک تاک می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She took the novel down and busily thumbed it through.
[ترجمه گوگل]او رمان را پایین آورد و با شلوغی آن را بررسی کرد
[ترجمه ترگمان]کتاب رمان را برداشت و با دقت آن را زیر و رو کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کتاب رمان را برداشت و با دقت آن را زیر و رو کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Egrets and a solitary grey heron were busily feeding.
[ترجمه گوگل]مرغ مینا و یک حواصیل خاکستری منفرد مشغول تغذیه بودند
[ترجمه ترگمان]ماهی دودی و یک بادکنک خاکستری رنگ که سخت مشغول غذا خوردن بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ماهی دودی و یک بادکنک خاکستری رنگ که سخت مشغول غذا خوردن بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I was busily preparing for their arrival.
[ترجمه گوگل]مشغول آماده شدن برای ورودشان بودم
[ترجمه ترگمان]من مشغول تهیه مقدمات ورود آن ها بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من مشغول تهیه مقدمات ورود آن ها بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He was busily employed in cleaning his shoes.
[ترجمه گوگل]او به شدت مشغول تمیز کردن کفش هایش بود
[ترجمه ترگمان]سخت مشغول تمیز کردن کفش هایش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سخت مشغول تمیز کردن کفش هایش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. All were busily engaged, men at their ploughs, women at their looms.
[ترجمه گوگل]همه مشغول مشغول بودند، مردان در گاوآهن، زنان در کار بافندگی خود
[ترجمه ترگمان]همه به کار مشغول بودند، مردانی را به گاو آهن و زن هایی که به شکل their درآمده بودند، نامزد کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه به کار مشغول بودند، مردانی را به گاو آهن و زن هایی که به شکل their درآمده بودند، نامزد کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید