bushwhack

/ˈbʊʃˌhwæk//ˈbʊʃwæk/

معنی: ادای کسی را در اوردن
معانی دیگر: (امریکا)، با شمشیر بته ها را زدن و راه خود را باز کردن، در بوته زار رهنوردی کردن، با کشیدن بوته های کناره ی نهر قایق را به جلو راندن، مبارزه کردن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: bushwhacks, bushwhacking, bushwhacked
• : تعریف: to advance through a forest by cutting away low vegetation.
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to attack from a hiding place; ambush.
مشابه: jump, surprise

جمله های نمونه

1. The gang bushwhacked against the campers.
[ترجمه گوگل]این باند به اردوگاه‌ها حمله کرد
[ترجمه ترگمان] گروه gang در برابر کمپ campers هستن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They bushwhacked our high school team when they used college players.
[ترجمه گوگل]وقتی از بازیکنان کالج استفاده کردند، تیم دبیرستان ما را مورد حمله قرار دادند
[ترجمه ترگمان]آن ها تیم دبیرستان ما را زمانی که از بازیکنان کالج استفاده می کردند ربودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The gang bushwhacked the campers.
[ترجمه گوگل]این باند کمپ نشینان را به هم زد
[ترجمه ترگمان] بچه ها توی کمپ campers بودن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Bushwhack: In human form, Nidalee lays a damaging trap for unwary opponents that, when sprung, reveals the target and reduces their armor and magic resistance for 12 seconds.
[ترجمه گوگل]Bushwhack: در شکل انسان، Nidalee تله ای مخرب برای حریفان بی احتیاط می گذارد که وقتی به فنر می رود، هدف را آشکار می کند و زره و مقاومت جادویی آنها را به مدت 12 ثانیه کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]bushwhack: به شکل انسانی، Nidalee تله مخربی را برای opponents unwary ایجاد می کند که در هنگام ظهور، هدف را آشکار می سازد و مقاومت و مقاومت آن ها را برای ۱۲ ثانیه کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As hasty preparations were made to bushwhack the Pursuer, the Ref showed its mettle.
[ترجمه گوگل]همانطور که تدارکات عجولانه برای ضربه زدن به تعقیب کننده انجام شد، Ref توانایی خود را نشان داد
[ترجمه ترگمان]همان طور که تدارکات عجولانه برای bushwhack the ساخته شد، مرجع [ Ref ] شجاعت خود را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Pick This If: You'd rather bushwhack than ride a tour bus.
[ترجمه گوگل]این را انتخاب کنید اگر: شما ترجیح می‌دهید به جای سوار شدن بر اتوبوس تور سواری کنید
[ترجمه ترگمان]این را انتخاب کنید: ترجیح می دهید از یک اتوبوس تور دور شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You'd rather bushwhack than ride a tour bus.
[ترجمه گوگل]شما ترجیح می‌دهید به جای سوار شدن بر اتوبوس مسافرتی، قایق‌سواری کنید
[ترجمه ترگمان]ترجیح میدی مبارزه کنی تا سوار اتوبوس بشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We had to bushwhack through undergrowth.
[ترجمه گوگل]ما مجبور بودیم از طریق درختان زیر درختان بچرخیم
[ترجمه ترگمان]مجبور بودیم از میان بوته های به هم تنیده زیر درختان مبارزه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ادای کسی را در اوردن (فعل)
bushwhack

انگلیسی به انگلیسی

• cut paths through jungles or thick forests; live or travel in the bush; be a guerrilla fighter; ambush

پیشنهاد کاربران

بپرس