bushing

/bʊʃɪŋ//bʊʃɪŋ/

معنی: بوش، استر برنجی یا فلزی، غلاف حیله گردان
معانی دیگر: (مکانیک) بوش، آستر (فلز یا پلاستیکی)، لایی، غلاف، غلافک، عایق

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a cylindrical part, usu. made of metal, that serves as a bearing in a machine.

(2) تعریف: an insulator that lines a hole in an electrical device so as to protect conductors from damage caused by friction.

جمله های نمونه

1. He that fears every bush must never go a-birding.
[ترجمه گوگل]کسی که از هر بوته ای می ترسد هرگز نباید پرنده شود
[ترجمه ترگمان]او این ترس را دارد که هر بوته ای هرگز نباید از آن بیرون برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. One beats the bush, and another catches the birds.
[ترجمه گوگل]یکی بوته را می زند و دیگری پرندگان را می گیرد
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها بوته ها را می زند و دیگری پرنده ها را می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A bird in the hand is worth two in the bush.
[ترجمه گوگل]یک پرنده در دست دو تا در بوته می ارزد
[ترجمه ترگمان]یک پرنده در دست ارزش دو نفر را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A bad bush is better than the open field.
[ترجمه گوگل]بوته بد بهتر از زمین باز است
[ترجمه ترگمان]بیشه ای بد از دشت باز بهتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There is a bush near the school playground.
[ترجمه گوگل]یک بوته در نزدیکی زمین بازی مدرسه وجود دارد
[ترجمه ترگمان] یه بوته کنار حیاط مدرسه هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I am going to prune this bush down.
[ترجمه گوگل]من قصد دارم این بوته را هرس کنم
[ترجمه ترگمان] میخوام این بوته رو از بین ببرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When the bush has finished flowering, cut back all the stems.
[ترجمه گوگل]پس از پایان گلدهی بوته، تمام ساقه ها را برش دهید
[ترجمه ترگمان]زمانی که بوته گل را به پایان رساند، همه ساقه ها را برید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We were crouching in the bushes.
[ترجمه گوگل]توی بوته ها خمیده بودیم
[ترجمه ترگمان]روی بوته ها چمباتمه زده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Luckily a bush broke his fall.
[ترجمه گوگل]خوشبختانه یک بوته سقوط او را شکست
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه یکی از بوته ها سقوط کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He snapped a twig off a bush.
[ترجمه گوگل]او یک شاخه از بوته جدا کرد
[ترجمه ترگمان]شاخه درختی را از بوته بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Trees and bushes grew down to the water's edge.
[ترجمه گوگل]درختان و بوته ها تا لبه آب رشد کردند
[ترجمه ترگمان]درختان و بوته ها به سمت لبه آب رفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The path to the house is lined with bushes.
[ترجمه گوگل]مسیر خانه پر از بوته است
[ترجمه ترگمان]راه خانه پر از بوته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A rat squeaked and ran into the bushes.
[ترجمه گوگل]موش جیغی زد و به داخل بوته ها دوید
[ترجمه ترگمان]موشی جیغ کشید و به طرف بوته ها دوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The children are chasing one another among the bushes.
[ترجمه گوگل]بچه ها در میان بوته ها همدیگر را تعقیب می کنند
[ترجمه ترگمان]بچه ها یکدیگر را در میان بوته ها تعقیب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The gardener cut back all the bushes.
[ترجمه گوگل]باغبان همه بوته ها را برید
[ترجمه ترگمان]باغبان همه بوته ها را کنده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بوش (اسم)
bushing

استر برنجی یا فلزی (اسم)
bushing

غلاف حیله گردان (اسم)
bushing

انگلیسی به انگلیسی

• metal insert (mechanics, electronics)

پیشنهاد کاربران

مقره روی ترانس که داخل آن سوراخ است و فاز ورودی یا خروجی ترانس از میان آن عبور می کند

بپرس