bus station

/ˈbʌsˌsteɪ.ʃən//bʌs ˈsteɪʃən/

جمله های نمونه

1. She called him up from the bus station.
[ترجمه پریا] ( آن دختر ) از ایستگاه اتوبوس با اون تماس گرفت
|
[ترجمه ترجمه شما] از ایستگاه اتوبوس با او تماس گرفت
|
[ترجمه گوگل]او را از ایستگاه اتوبوس صدا کرد
[ترجمه ترگمان]از ایستگاه اتوبوس بهش زنگ زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The old central bus station is going to seed.
[ترجمه گوگل]ایستگاه اتوبوس مرکزی قدیمی در حال کاشت است
[ترجمه ترگمان]ایستگاه اتوبوس قدیمی قدیمی به دنبال دانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We live within spitting distance of the bus station.
[ترجمه گوگل]ما در فاصله‌ای از ایستگاه اتوبوس زندگی می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]ما در فاصله دور از ایستگاه اتوبوس زندگی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If you're going to the bus station, can you sort out the tickets for tomorrow?
[ترجمه گوگل]اگر به ایستگاه اتوبوس می روید، آیا می توانید بلیط های فردا را مرتب کنید؟
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهید به ایستگاه اتوبوس برید، می توانید برای فردا بلیط تهیه کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I hung about / around the bus station for an hour but my aunt didn't come.
[ترجمه گوگل]یک ساعت در اطراف ایستگاه اتوبوس آویزان بودم اما عمه ام نیامد
[ترجمه ترگمان]حدود یک ساعت در ایستگاه اتوبوس پرسه زدم، اما عمه ام نیامد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The kids were screwing around down by the bus station.
[ترجمه گوگل]بچه‌ها کنار ایستگاه اتوبوس در حال چرخیدن بودند
[ترجمه ترگمان]بچه ها کنار ایستگاه اتوبوس بازی میکردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Could you show me the way to the bus station?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید راه ایستگاه اتوبوس را به من نشان دهید؟
[ترجمه ترگمان]میتونی راه ایستگاه اتوبوس رو بهم نشون بدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Fork right at the long-distance bus station.
[ترجمه گوگل]دوشاخه درست در ایستگاه اتوبوس راه دور
[ترجمه ترگمان]فورک در ایستگاه اتوبوس بلند مدت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The bus leaves the bus station at 42 am.
[ترجمه گوگل]اتوبوس ساعت 42 صبح از ایستگاه اتوبوس خارج می شود
[ترجمه ترگمان]این اتوبوس ایستگاه اتوبوس را در ساعت ۴۲ صبح ترک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The bus station was similarly desolate, while the cinema, cultural centre, public baths and a hospital have closed.
[ترجمه گوگل]ایستگاه اتوبوس نیز به همین ترتیب متروک بود، در حالی که سینما، مرکز فرهنگی، حمام‌های عمومی و یک بیمارستان بسته شده‌اند
[ترجمه ترگمان]ایستگاه اتوبوس نیز به طور مشابه متروک بود، در حالی که سینما، مرکز فرهنگی، حمام های عمومی و بیمارستان بسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Amelie looked despairingly around the crowded bus station at Arles.
[ترجمه گوگل]آملی با ناامیدی به اطراف ایستگاه اتوبوس شلوغ در آرل نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]او رلی با ناامیدی در اطراف ایستگاه اتوبوس در Arles به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I went to sit in the bus station and think this over.
[ترجمه Ghazal] من رفتم به ایستگاه اتوبوس و به این موضوع فکر کردم
|
[ترجمه گوگل]رفتم توی ایستگاه اتوبوس نشستم و به این موضوع فکر کردم
[ترجمه ترگمان]من رفتم توی ایستگاه اتوبوس و به این موضوع فکر کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Its city bus station was sold for development and its long-distance coach station was wholly unexpectedly sold for £4 1 million.
[ترجمه گوگل]ایستگاه اتوبوس شهری آن برای توسعه فروخته شد و ایستگاه اتوبوس راه دور آن کاملاً غیرمنتظره به قیمت 41 میلیون پوند فروخته شد
[ترجمه ترگمان]ایستگاه اتوبوس شهر برای توسعه فروخته شد و ایستگاه مربی مسافت طولانی آن به طور غیر منتظره ای به قیمت ۴ میلیون پوند فروخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The bus station was a seething mass of people.
[ترجمه گوگل]ایستگاه اتوبوس انبوهی از مردم بود که جوشیده بودند
[ترجمه ترگمان]ایستگاه اتوبوس توده ای از مردم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. They cluster around telephone boxes and the bus station, plotting to head north.
[ترجمه گوگل]آنها دور صندوق های تلفن و ایستگاه اتوبوس جمع می شوند و نقشه می کشند که به سمت شمال بروند
[ترجمه ترگمان]آن ها در اطراف جعبه های تلفن و ایستگاه اتوبوس دور هم جمع می شوند و قصد دارند به شمال بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• terminal serving bus passengers; bus stop

پیشنهاد کاربران

پایانه
Ability
bus station
ایستگاه اتوبوس ، محل ایستادن اوتوبوس
ایستگاه اتوبوس
Bus =اتوبوس
Station =ایستگاه
ایستگاه اتوبوس، محل ایستادن اتوبوس
ایستگاه اتوبوس

بپرس