burying

جمله های نمونه

1. burying place (or ground)
آرامگاه،محل خاکسپاری،مدفن

2. the grim task of burying the dead
کارشاق تدفین مردگان

تخصصی

[خاک شناسی] دفن کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس