بارنیا ، بارنی ، بارنین ، بِرنی ؛ بسیار پُربار و بار دهنده ، نیرو رسان ، انرژی دهنده
مفهوم بار دادن و باررسانی در عالم هستی منتج به بَرآمدن و بَرآمده شدن و بارآمدن و بارتر شدن به معنی برتر شدن و پُربارتر شدن می شود.
... [مشاهده متن کامل]
باری تعالی ؛ دارای بار و برتری و بار دهنده ی برتر و متعالی
باری ؛ دارای بار
در صنعت به الکترودهای جوشکاری باری و به میله گردها Round bar گفته می شود.
درک بهتر مطلب فوق مرتبط با تحلیل و تفسیر کلمات هم خانواده با کلمه ی بار و بال در متن زیر تبیین شده است ؛
burner ؛
در زبان انگلیسی با ترجمه ی فارسی کلمه ی بِرنِر با نگارش و صورتگری حروف به صورت burner به معنی مشعل رایج و برگردان شده است.
تعریف مشعل برای کلمه ی برنر یک تعریف موازی و غیرانطباقی با مصدر کلمه ی برنر می باشد.
اگر بخواهیم یک تعریف انطباقی بر مبنای مصدر و بن واژه برای کلمه ی بِرنِر داشته باشیم کلمات ( باردهنده ، باررسان ، انرژی دهنده و نیرو رسان ) قابل ارایه می باشد.
مفهوم کلمه ی بِرنِر مرتبط با کلمات هم خانواده در متن زیر تحلیل و تبیین شده است ؛
این کلمه با ریشه ی بار در کلماتی مثل ؛
( ابر ، باران ، عبور ، باری تعالی ، بِرنِر ، باراد ، پُربار تر ، بارتر ، برتر ، باریک به مفهوم کم بار ، باروت ، باربد و. . . )
قابل مشاهده است.
اصطلاح برنده شدن و بِرَند در اجناس و کالاهای تبلیغاتی نیز منشعب از کلمه ی برتری با ریخت قبل تر آن بارنده و بارانده به معنی دارای برتری و پرباری و پُربار بودن می باشد.
برادر ؛ براتر ، باراتر ، برتر ، دارای برتری ، باردهنده و ایجاد کننده ی برتری
بریتانیا ؛ سرزمین برتر و دارای برتری
وَبال ؛ اصطلاح وَبال شدن در زمانی دارای کاربرد می شود که بار کسی بر روی دوش کس دیگری نهاده شود.
وبال شدن یعنی وبار شدن به معنی بارگذاری دارای معنا و مفهوم می باشد.
حرف ( ل ) و ( ر ) در قانون و قواعد ایجاد کلمات در پهنه ی واژگان و دریای لغات در قانون قلب ها قابل تبدیل به همدیگر می باشند.
بالشت ؛ بار شده ، دارای بار
بالین و بالشت ؛
اگر از زاویه ی قانون قلب ها و منقلب شدن حروف به سمت حروف دیگر جهت ایجاد کلمات در ابعاد کاربردی مختلف به دلیل نقطه و محل مشترک صدور آوا از ابزارهای کلامی واقع شده در دهان به حرف ( ر ) در کلمه ی بار نگاه کنیم حرف ( ر ل ) قابل تبدیل به همدیگر می باشند.
یعنی عینیت و انطباق مفهوم کلمه ی بار در عالم هستی باعث بَرآمدن و بارآمدن و بالا آمدن می شود. به عنوان مثال کلمه ی بالشت که به عنوان یک بالین ، کیسه پارچه ی دارای بار می باشد باعث بالا آمدن سر انسان به عنوان بالین در زیر سر هنگام خوابیدن می باشد.
بالینی که با گذاشتن سر بر روی آن نه تنها سر انسان را به لحاظ فیزیکی بالا می آورد بلکه بال تفکرات انسان را نیز به پرواز در می آورد و بالا می برد.
🔸 تعریف ها:
1 - ( فنی – آشپزخانه و آزمایشگاه ) : بخشی از اجاق گاز، بخاری یا چراغ که شعله یا گرما تولید می کنه. مثال: The stove has four burners.
2 - ( الکترونیکی – رایانه ) : دستگاهی برای رایت کردن اطلاعات روی CD یا DVD. مثال: I used a burner to copy the movie.
... [مشاهده متن کامل]
3 - ( امنیتی – تلفن همراه ) : Burner phone یعنی تلفن موقت و پیش پرداخت شده که برای مدت کوتاه استفاده می شه و بعد دور انداخته می شه—معمولاً برای حفظ ناشناس بودن. مثال: He bought a burner to avoid being tracked.
4 - ( اینترنتی – حساب جعلی ) : Burner account یعنی حساب کاربری ناشناس در شبکه های اجتماعی که برای مدت کوتاه و بدون افشای هویت واقعی استفاده می شه. مثال: She uses a burner on Instagram to check people out.
( ورزشی – غیررسمی ) : گاهی به ورزش هایی گفته می شه که کالری زیادی می سوزونن، مثل calorie - burner. مثال: Uphill walking is a great burner!
🔹 مترادف ها: hotplate – flame source – remote phone – ghost account – incognito profile
🔹 مثال ها:
Turn off the burner before adding the cream. قبل از اضافه کردن خامه، شعله رو خاموش کن.
He used a burner phone to contact the journalist. از یه تلفن موقت استفاده کرد تا با خبرنگار تماس بگیره.
She created a burner account to defend her boyfriend anonymously. یه حساب جعلی ساخت تا ناشناس از دوست پسرش دفاع کنه.
🔹 نکته ی فرهنگی:
در فیلم ها و سریال های جنایی، burner phone نماد ناشناس بودن، فرار از ردیابی یا فعالیت های مخفیانه است
در فضای مجازی، burner account برای بررسی افراد، دفاع مخفیانه یا ارسال نظرات بدون افشای هویت استفاده می شه
در آشپزی، burner بخش اصلی اجاق گازه که کنترل دما و پخت رو ممکن می کنه
شعله گاز ( قسمت گرم کننده اجاق گاز ) اسم
"Turn off the burner when you finish cooking. "
شعله افکن ( نوعی ابزار گرمایش ) ( دستگاهی برای حرارت و گرمایش ) اسم
* " They turned on all the burners for warming up the room as quick as possible. "
After borner
به دهنه اگزوز هوا پیماهای شکاری که با پس سوز شتاب میگیرند
به درایوهای دیسک نوری که میتوانند سی دی رایت کنند هم گفته میشه. CD burner یا CD writer
تفنگ ( به سلاح هایی مثل آتش افکن گفته میشود )
تلفن همراه دم دستی و ارزان ( در لحجه آمریکایی )
به معنی سیم کارت موقت یا تلفن موقت هم هست که برای یه مدت کوتاه استفاده میشه و بعد دور انداخته میشه
burner ( n ) ( bərnər ) =the part of a stove, etc. that produces a flame
یا burner phone خط تلفن یک بار مصرف در کانادا و امریکا
burner ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: مشعل 1
تعریف: افزاره ای برای گیرانش سوخت یا مخلوط سوخت و هوا در اتاقک احتراق
سر شعله . ( روی اجاق گاز )
burner به معنای آتش دان یا خوراک پزی است.
burner در انواع اجاق گاز به معنای سر شعله می باشد که شامل فنجانی و کلاهک و شعله پخش کن است
با عرض معذرت مطالب ارسالی اینجانب مربوط به قطعه یون ( ion ) میباشد که روی برنر ( burne r ) قرار میکیرد
BURNER
برنر در پکیج و ابگرمکن گازی و اجاق گازهای ترموکوپل دار وسیله است که روی شعله قرار میکیرد و کرم و سرخ میشود . و در انواع مکانیکی و الکتریکی باعث پایداری جریان گاز شده و شعله روشن می ماند . و تا داغ و سرخ هست جریان گاز در اجاق باز میباشد . لذا میتوان آنرا شعله بان یا آتشبان نامید
موقت ( مثلاً گوشیِ موقتburner phone )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)