burner

/ˈbɜːrnər//ˈbɜːnə/

معنی: اتشخان، چراغ خوراکپزی یاگرم کن، سرپیچ
معانی دیگر: (در چراغ خوراک پزی و بخاری و کوره و غیره) دهانه یا زبانه ای که آتش یا حرارت از آن بیرون می آید، فتیله، چراغ، شعله، سوختگر، دیگدان، آتشدان، چراه خوراکپزی یاگرم کن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: something or someone that burns.

(2) تعریف: the part of a furnace, water heater, stove, or other appliance that emits heat or flame.
مشابه: mantle

- The stove has four burners.
[ترجمه M] گاز چهار مشعل دارد
|
[ترجمه گوگل] اجاق گاز چهار شعله دارد
[ترجمه ترگمان] اجاق گاز چهار مشعل دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. incense burner
مجمر،آتشدان

2. on the front burner
ارجح،دارای ارجحیت

3. put the pot on the burner
دیگ را روی چراغ بگذار.

4. road building is on the back burner now
جاده سازی فعلا از اولویت برخوردار نیست.

5. They had to remove the ashes from the burner first.
[ترجمه گوگل]آنها باید ابتدا خاکستر را از مشعل خارج می کردند
[ترجمه ترگمان] اول باید خاکسترها رو از اول پاک کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The job was put on the back burner when more important assignments arrived.
[ترجمه گوگل]زمانی که تکالیف مهمتر رسید، این کار در پشت مشعل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]زمانی که ماموریت های مهم بیشتری رسیدند، این شغل در مشعل قرار داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Now you are cooking on the front burner.
[ترجمه گوگل]اکنون روی مشعل جلویی آشپزی می کنید
[ترجمه ترگمان]حالا شما در حال پخت روی شعله جلو هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He put the frying pan on the gas burner.
[ترجمه گوگل]ماهیتابه را روی شعله گاز گذاشت
[ترجمه ترگمان]او ماهی تابه را بر روی شعله گاز گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. When he said no, she turned down the burner on the stove.
[ترجمه گوگل]وقتی گفت نه، شعله اجاق گاز را کم کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی که گفت نه، چراغ را روی اجاق خاموش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Coal to heat coal dust, using a spirit burner.
[ترجمه گوگل]زغال سنگ برای گرم کردن غبار زغال سنگ، با استفاده از مشعل روح
[ترجمه ترگمان]زغال سنگ برای گرم کردن گرد و غبار زغال سنگ، با استفاده از شعله آتش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wind shielding: the burner unit sits inside an all-around windshield offering good protection against moderate breezes.
[ترجمه گوگل]محافظت در برابر باد: واحد مشعل در داخل یک شیشه جلوی همه جانبه قرار می گیرد که محافظت خوبی در برابر نسیم معتدل ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]حفاظت باد: قسمت مشعل در داخل یک شیشه جلو جلوی اتومبیل قرار می گیرد و حفاظت خوبی در برابر نسیم ملایم ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It is not some kind of Bunsen Burner that can be turned on and off at will.
[ترجمه گوگل]این نوعی از Bunsen Burner نیست که بتوان آن را به دلخواه روشن و خاموش کرد
[ترجمه ترگمان]این یک نوع of نیست که بتواند آن را روشن و خاموش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I have hot-air heat, with burner and furnace three years old.
[ترجمه گوگل]گرمای هوای گرم با مشعل و کوره سه ساله دارم
[ترجمه ترگمان]گرما هوا گرم است، با یک بخاری روشن و تنور سه سال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Issues like desegregation go on the back burner.
[ترجمه گوگل]مسائلی مانند تبعیض‌زدایی از هم جدا می‌شوند
[ترجمه ترگمان]مسائلی مانند لغو تبعیض نژادی در شعله عقب رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اتشخان (اسم)
burner

چراغ خوراکپزی یاگرم کن (اسم)
burner

سرپیچ (اسم)
die, coupling, nut, burner, screw head

تخصصی

[شیمی] 1- (در چراغ خوراک پزى و بخارى و کوره و غیره ) دهانه یا زبانه اى که آتش یا حرارت از آن بیرون می آید، فتیله، چراغ، شعله، سوختگر،دیگدان، آتشدان 2- دستگاه سوزاندن (زباله و غیره )، دستگاه سوختگر
[عمران و معماری] مشعل - کوره
[مهندسی گاز] مشعل، گرم کردن
[نساجی] کوره

انگلیسی به انگلیسی

• something which burns, something that incinerates; (computers) component similar to cd drive that is able to write data on cds and not only read them (so called because it contains laser beam that creates microscopic holes on the face of the cd using heat and the data is stored on the cd); (slang) big piece of colorful graffiti that makes it bright (usually graffiti on subway's cars); (slang) gun
a burner is a device which produces heat or a flame, especially as part of a cooker or heater.
if an issue is placed on the back burner, it is left to be dealt with later, because it is considered to have become less urgent or important.

پیشنهاد کاربران

After borner
به دهنه اگزوز هوا پیماهای شکاری که با پس سوز شتاب میگیرند
به درایوهای دیسک نوری که میتوانند سی دی رایت کنند هم گفته میشه. CD burner یا CD writer
تفنگ ( به سلاح هایی مثل آتش افکن گفته میشود )
تلفن همراه دم دستی و ارزان ( در لحجه آمریکایی )
به معنی سیم کارت موقت یا تلفن موقت هم هست که برای یه مدت کوتاه استفاده میشه و بعد دور انداخته میشه
burner ( n ) ( bərnər ) =the part of a stove, etc. that produces a flame
burner
یا burner phone خط تلفن یک بار مصرف در کانادا و امریکا
burner ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: مشعل 1
تعریف: افزاره ای برای گیرانش سوخت یا مخلوط سوخت و هوا در اتاقک احتراق
سر شعله . ( روی اجاق گاز )
burner به معنای آتش دان یا خوراک پزی است.
burner در انواع اجاق گاز به معنای سر شعله می باشد که شامل فنجانی و کلاهک و شعله پخش کن است
با عرض معذرت مطالب ارسالی اینجانب مربوط به قطعه یون ( ion ) میباشد که روی برنر ( burne r ) قرار میکیرد
BURNER
برنر در پکیج و ابگرمکن گازی و اجاق گازهای ترموکوپل دار وسیله است که روی شعله قرار میکیرد و کرم و سرخ میشود . و در انواع مکانیکی و الکتریکی باعث پایداری جریان گاز شده و شعله روشن می ماند . و تا داغ و سرخ هست جریان گاز در اجاق باز میباشد . لذا میتوان آنرا شعله بان یا آتشبان نامید

موقت ( مثلاً گوشیِ موقتburner phone )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس