burn your ˈbridges
British English also
burn your ˈboats
to do something that makes it impossible to return to the previous situation later
•
Think carefully before you resign—you don't want to burn your bridges.
پل های پشت سر را خراب کردن
burn your ˈboats
•
پل های پشت سر را خراب کردن
خراب کردن پل های پشت سر
زمانی که در یک موقعیتی هستی و burn the boats میکنی یعنی تمام راه های ممکن برای بازگشت به اون موقعیت را خراب میکنی.
burn the bridge هم به همین معنی است.
زمانی که در یک موقعیتی هستی و burn the boats میکنی یعنی تمام راه های ممکن برای بازگشت به اون موقعیت را خراب میکنی.
burn the bridge هم به همین معنی است.
پل های پشت سر را خراب کردن