🔸 معادل فارسی:
• پول را سریع خرج کردن
• پول را هدر دادن
• ولخرجی کردن
• در زبان محاوره ای: پول رو آتیش زدن، پول رو دود کردن
- - -
## 🔸 تعریف ها:
1. ** ( مالی – اصلی ) :** خرج کردن پول با سرعت زیاد، معمولاً بدون برنامه ریزی یا کنترل.
... [مشاهده متن کامل]
- مثال: The company is burning through cash to stay afloat.
شرکت برای سرپا ماندن دارد پول را سریع خرج می کند.
2. ** ( محاوره ای – عمومی ) :** ولخرجی کردن یا خرج کردن پول برای چیزهای غیرضروری.
- مثال: He burned through cash on luxury cars.
او پولش را برای ماشین های لوکس دود کرد.
- - -
## 🔸 مترادف ها:
spend recklessly – waste money – splurge – blow money – run through funds
- - -
## 🔸 مثال ها:
• Startups often burn through cash before becoming profitable.
استارتاپ ها معمولاً قبل از سوددهی پولشان را سریع خرج می کنند.
• He burned through cash during his vacation.
او در تعطیلاتش پولش را دود کرد.
• The project is burning through cash with little progress.
پروژه دارد پول را سریع خرج می کند بدون پیشرفت قابل توجه.
• پول را سریع خرج کردن
• پول را هدر دادن
• ولخرجی کردن
• در زبان محاوره ای: پول رو آتیش زدن، پول رو دود کردن
- - -
## 🔸 تعریف ها:
1. ** ( مالی – اصلی ) :** خرج کردن پول با سرعت زیاد، معمولاً بدون برنامه ریزی یا کنترل.
... [مشاهده متن کامل]
- مثال: The company is burning through cash to stay afloat.
شرکت برای سرپا ماندن دارد پول را سریع خرج می کند.
2. ** ( محاوره ای – عمومی ) :** ولخرجی کردن یا خرج کردن پول برای چیزهای غیرضروری.
- مثال: He burned through cash on luxury cars.
او پولش را برای ماشین های لوکس دود کرد.
- - -
## 🔸 مترادف ها:
- - -
## 🔸 مثال ها:
استارتاپ ها معمولاً قبل از سوددهی پولشان را سریع خرج می کنند.
او در تعطیلاتش پولش را دود کرد.
پروژه دارد پول را سریع خرج می کند بدون پیشرفت قابل توجه.