این اصطلاح دو معنا دارد
1. عدم موفقیت در انجام کاری در گذشته که درس عبرت از آن گرفته شده و قرار نیست تکرار شود: سرش به سنگ خورد
2. عدم موفقیت در انجام کاری در گذشته و درس عبرت شدن برای فرد که دیگر حاضر نیست دوباره آن را انجام دهد: پشت دست داغ کردن
1. عدم موفقیت در انجام کاری در گذشته که درس عبرت از آن گرفته شده و قرار نیست تکرار شود: سرش به سنگ خورد
2. عدم موفقیت در انجام کاری در گذشته و درس عبرت شدن برای فرد که دیگر حاضر نیست دوباره آن را انجام دهد: پشت دست داغ کردن
پل های پشت سر را خراب کردن