burn one

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
سیگار یا مواد کشیدن / یه نخ آتیش کردن / یه پک زدن
در زبان محاوره ای:
یه نخ روشن کردن، یه دود گرفتن، یه پک زدن
________________________________________
🔸 تعریف ها:
...
[مشاهده متن کامل]

1. ** ( اسلنگ – مواد مخدر یا سیگار ) :**
روشن کردن و کشیدن یک نخ سیگار، ماری جوانا، یا هر نوع ماده ی دودزا
مثال: Let’s go burn one behind the garage.
بیا بریم پشت گاراژ یه نخ بکشیم.
2. ** ( فرهنگی – آرامش یا تفریح ) :**
در فرهنگ جوانانه، معمولاً نماد لحظه ای آرامش، تفریح، یا رهایی از استرس
مثال: He burns one every night to relax.
هر شب یه نخ می کشه که آروم بشه.
3. ** ( استعاری – گاهی طنز ) :**
گاهی به صورت استعاری برای اشاره به �یه لحظه ی بی خیالی� یا �یه حرکت خلاف عرف�
مثال: Time to burn one and forget the drama.
وقتشه یه نخ بکشیم و دراما رو فراموش کنیم.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
light up – smoke one – take a hit – roll one – spark up

این اصطلاح دو معنا دارد
1. عدم موفقیت در انجام کاری در گذشته که درس عبرت از آن گرفته شده و قرار نیست تکرار شود: سرش به سنگ خورد
2. عدم موفقیت در انجام کاری در گذشته و درس عبرت شدن برای فرد که دیگر حاضر نیست دوباره آن را انجام دهد: پشت دست داغ کردن
پل های پشت سر را خراب کردن