burn me up

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
خیلی عصبانی ام می کنه / دیوونه ام می کنه / می سوزوندم از حرص
در زبان محاوره ای:
کفرم رو درمیاره، می جوشوندم، اعصابم رو خرد می کنه
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( محاوره ای – احساسی ) :**
...
[مشاهده متن کامل]

به معنای خیلی عصبانی یا آزرده شدن از چیزی.
مثال: *It really burns me up when people lie. *
واقعاً کفرم درمیاد وقتی مردم دروغ می گن.
2. ** ( استعاری – شدت احساس ) :**
گاهی برای بیان ناراحتی شدید یا حرص خوردن به کار می رود.
3. ** ( کاربرد دیگر – عاشقانه/شعری ) :**
در برخی متن های ادبی یا موسیقی، *burn me up* می تواند به معنای مرا شعله ور می کند یا مرا به آتش می کشد باشد، یعنی شدت عشق یا اشتیاق.
- - -
🔸 مترادف ها:
drive me crazy – make me mad – piss me off – infuriate – enrage