معنی: تقلید، رقص لخت، مضحک، مسخره امیز، تقلید و هجو کردنمعانی دیگر: تقلیدآمیز و خنده آور، تقلیدی (به منظور طنزگری و خنداندن)، (به منظور انتقاد یا خنده انگیزی) تقلید کردن از، هجو کردن، (در ادبیات و تئاتر و غیره) تقلید خنده آور، تقلید انتقادی، (امریکای قرن گذشته) نمایش خنده آور که در آن شوخی های رکیک و عریان نمایی می کردند
• (1)تعریف: a book, play, skit, or the like that mocks something by comically treating it with inappropriate seriousness or levity. • مشابه: farce, mock-heroic, parody, satire, skit, travesty
- The play is a burlesque that satirized the political scene of the time.
[ترجمه گوگل] نمایشنامهای است که صحنههای سیاسی آن زمان را طنز میکرد [ترجمه ترگمان] نمایش یک نمایش مضحک است که صحنه سیاسی زمان را مورد هجو قرار داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2)تعریف: any purposely ridiculous or grotesque treatment of a subject. • مترادف: takeoff • مشابه: caricature, exaggeration, lampoon, mockery, parody, satire, spoof, travesty
• (3)تعریف: in the United States, a stage show that features unsophisticated burlesques, popular music, and often stripteases; vaudeville show. • مشابه: follies, revue, striptease, variety show, vaudeville
صفت ( adjective )
• : تعریف: of or concerning a burlesque. • مشابه: comic, exaggerated, fantastic, farcical, grotesque, mocking, ridiculous, satirical
• : تعریف: to ridicule by means of a burlesque. • مشابه: caricature, lampoon, make fun of, mock, parody, ridicule, satirize, spoof, travesty
جمله های نمونه
1. he staged a satirical burlesque of romeo and juliet
او تقلید طنزآمیزی از رومئو و ژولیت را به صحنه آورد.
2. Our comic play was a burlesque of a Shakespearean tragedy.
[ترجمه گوگل]نمایشنامه کمیک ما برلسک یک تراژدی شکسپیر بود [ترجمه ترگمان]نمایش کمدی ما یک رقاص تراژدی غم انگیزی بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The play was criticized for its burlesque treatment of serious issues.
[ترجمه گوگل]این نمایشنامه به دلیل پرداختن به مسائل جدی اش مورد انتقاد قرار گرفت [ترجمه ترگمان]این نمایش بخاطر رفتار burlesque در مورد مسائل جدی مورد انتقاد قرار گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The book read like a black comic burlesque.
[ترجمه گوگل]کتاب مانند یک بورلسک کمیک سیاه خوانده می شد [ترجمه ترگمان] کتاب مثل یه رقاص مضحک خونده میشه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He shouldn't burlesque the elder.
[ترجمه گوگل]او نباید بزرگتر را بورلسکی کند [ترجمه ترگمان]او نباید از خواهر بزرگ تر جدا شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The Hollywood was one of the last pure burlesque theaters anywhere.
[ترجمه گوگل]هالیوود یکی از آخرین تئاترهای بورلسک ناب در همه جا بود [ترجمه ترگمان]هالیوود یکی از آخرین burlesque burlesque بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Though his banner read burlesque, he occasionally dabbled in slightly more legitimate vaudeville fare.
[ترجمه گوگل]اگرچه روی بنر او نوشتههای بورلسکی بود، اما گهگاهی در سفرههای وودویلی قانونیتر به کار میرفت [ترجمه ترگمان]با وجودی که بیرق خود را از دست می داد و گاه اندک اندک اندک نمایشی به نمایش می گذاشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Ohio Street with its burlesque houses is out of the question.
[ترجمه گوگل]خیابان اوهایو با خانههای پرزرق و برق آن بحثی نیست [ترجمه ترگمان]خیابون \"اوهایو\" با اون رقاص خونه دیگه سوال نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A performance, as in a burlesque act, in which a person slowly removes clothing, usually to musical accompaniment.
[ترجمه گوگل]نمایشی، مانند یک کنش بورلسک، که در آن شخص به آرامی لباس را در می آورد، معمولاً با همراهی موسیقی [ترجمه ترگمان]یک عملکرد، مانند یک عمل مضحک، که در آن فرد به آرامی لباس را از خود حذف می کند و معمولا با موسیقی همراه می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In 2002 I began performing in burlesque and cabaret shows, both solo and with groups.
[ترجمه گوگل]در سال 2002 شروع به اجرا در نمایش های بورلسک و کاباره، هم به صورت انفرادی و هم به صورت گروهی کردم [ترجمه ترگمان]در سال ۲۰۰۲ من شروع به اجرا در نمایش های مضحک و کاباره کردم، هم تکی و هم با گروه ها [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. As a local burlesque troupe entertained the crowd by staging a mock pillow fight, they were shocked when women from the audience came forward looking to join the battle.
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک گروه بورنسک محلی با راه اندازی یک مبارزه ساختگی با بالش، جمعیت را سرگرم می کرد، وقتی زنانی از تماشاگران به دنبال پیوستن به نبرد جلو آمدند، شوکه شدند [ترجمه ترگمان]در حالی که یک گروه نمایش مضحک محلی، مردم را با روی صحنه آوردن یک بالش مسخره، سرگرم کرد، وقتی که زنان از میان جمعیت به جلو آمدند تا به نبرد بپیوندند، آن ها شوکه شده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Burlesque narrative of what happened when - one morning out of the blue - I lay an egg.
[ترجمه گوگل]روایت بورلسک از اتفاقی که افتاد وقتی - یک روز صبح کاملاً - من یک تخم گذاشتم [ترجمه ترگمان]داستان burlesque که وقتی - یک روز صبح بیرون از آبی - من یک تخم گذاشتم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. By taking bribes the judge made a burlesque of his high office.
[ترجمه بهنوش عافیتطلب] قاضی با گرفتن رشوه از این وآن دفترودستکش را مضحکۀ خاص وعام کرد .
|
[ترجمه گوگل]قاضی با گرفتن رشوه از مقام عالی خود دست به دست شد [ترجمه ترگمان]با گرفتن رشوه دادن قاضی، یه رقاص از دفتر کارش درست کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He's the headliner of a gay burlesque show.
[ترجمه گوگل]او تیتر یک شوی همجنس گرایان است [ترجمه ترگمان]اون یه نمایش مسخره رقاص مسخره است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The burlesque element weakens the serious portions of the book.
[ترجمه گوگل]عنصر بورلسک بخش های جدی کتاب را تضعیف می کند [ترجمه ترگمان]این عنصر مضحک بخش های جدی کتاب را تضعیف می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[سینما] یکی از اشکال نمایشی کمیک - نوعی نمایش طنزآمیز
انگلیسی به انگلیسی
• mockery, caricature, comic imitation; comic performance mock, imitate in a comic fashion a burlesque is a piece of writing which makes fun of a particular style by copying it in an exaggerated way. burlesque was a type of comedy show which was popular in america in the late 19th and early 20th centuries.
پیشنهاد کاربران
#### **English:** *"Burlesque"* has two main meanings: 1. **Satirical or Comedic Imitation** - A **literary, theatrical, or artistic work** that ridicules or **mocks** something in an exaggerated, humorous, or satirical way. ... [مشاهده متن کامل]
- Example: *The novel was a burlesque of political speeches, making fun of their empty promises. * 2. **A Style of Theatrical Entertainment** - A type of **variety show** popular in the 19th and early 20th centuries, often featuring **comedic sketches, dancing, and striptease performances**. - Example: *She performed in a famous burlesque show that combined humor with dance. * - - - #### **Persian ( فارسی ) :** کلمه **"Burlesque"** دو معنی اصلی دارد: 1. **طنز یا تقلید مضحک و اغراق آمیز** - اثری **ادبی، نمایشی یا هنری** که به شکل طنز و مبالغه آمیز چیزی را **مسخره یا هجو** می کند. - مثال: *این رمان یک هجو سیاسی بود که وعده های توخالی سیاستمداران را به سخره می گرفت. * 2. **نوعی نمایش سرگرم کننده ( با حرکات نمایشی و طنز همراه با رقص ) ** - نوعی **نمایش موزیکال و طنزآمیز** که در قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ محبوب بود و معمولاً شامل **طنز، موسیقی، نمایش های کمدی و رقص های شهوانی** بود. - مثال: *او در یک نمایش معروف "بورلسک" که ترکیبی از طنز و رقص بود، اجرا داشت. * - - - ## **10 Complex Sentences with "Burlesque" ( English & Persian ) ** ### **1. Satirical or Comedic Imitation ( طنز و تقلید مضحک ) ** 1. **Although the play was a burlesque, it cleverly exposed the flaws of modern society. ** - **اگرچه این نمایش یک اثر بورلسک بود، اما با زیرکی به ایرادات جامعه مدرن اشاره داشت. ** 2. **Since the book was a burlesque of classic literature, some critics found it offensive rather than humorous. ** - **چون این کتاب تقلیدی طنزآمیز از ادبیات کلاسیک بود، برخی منتقدان آن را توهین آمیز دانستند تا خنده دار. ** 3. **Even though the cartoon was meant as a burlesque, many politicians were angered by its sharp satire. ** - **با اینکه این کارتون به عنوان یک بورلسک طراحی شده بود، اما بسیاری از سیاستمداران از طنز تند آن ناراحت شدند. ** 4. **Because the film was a burlesque of superhero movies, it exaggerated every clich� in a hilarious way. ** - **از آنجا که این فیلم یک هجو از فیلم های ابرقهرمانی بود، هر کلیشه ای را به شکلی خنده دار اغراق کرده بود. ** 5. **While the comedian's act was a burlesque of celebrity culture, it also made a serious point about media influence. ** - **در حالی که اجرای کمدین یک بورلسک از فرهنگ سلبریتی ها بود، اما در عین حال به تأثیر رسانه ها نیز اشاره ای جدی داشت. ** - - - ### **2. Theatrical Entertainment ( نمایش بورلسک با طنز و رقص ) ** 6. **Although burlesque was once controversial, today it is recognized as a form of artistic expression. ** - **اگرچه نمایش بورلسک زمانی بحث برانگیز بود، امروزه به عنوان یک نوع بیان هنری شناخته می شود. ** 7. **Since she had trained in both comedy and dance, she became a famous burlesque performer. ** - **چون او در هر دو زمینه کمدی و رقص آموزش دیده بود، به یک اجراکننده معروف بورلسک تبدیل شد. ** 8. **Because burlesque combines humor with theatrical elements, it continues to attract audiences worldwide. ** - **چون نمایش بورلسک طنز را با عناصر نمایشی ترکیب می کند، همچنان مخاطبان زیادی را در سراسر جهان جذب می کند. ** 9. **Even though modern burlesque is different from its historical roots, it still celebrates glamour and performance art. ** - **با اینکه بورلسک مدرن با ریشه های تاریخی آن متفاوت است، اما همچنان جذابیت و هنر نمایشی را جشن می گیرد. ** 10. **While some consider burlesque outdated, others see it as a revival of vintage entertainment culture. ** - **در حالی که برخی بورلسک را منسوخ شده می دانند، دیگران آن را احیای فرهنگ سرگرمی قدیمی می بینند. ** The word "burlesque" comes from the Italian word "burlesco", which derives from "burla", meaning "joke, mockery, or ridicule. " Etymology Breakdown: Italian: burlesco ( humorous, satirical ) Spanish: burla ( joke, trick ) Latin ( Possible Influence ) : burrae ( trivial things, nonsense ) It entered the French language as burlesque, maintaining its meaning of satirical or exaggerated imitation, and later made its way into English in the 17th century. chatgpt
✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: To imitate or exaggerate for comic effect 🎭 🔍 مترادف: Parody ✅ مثال: The comedian burlesqued popular television shows in his routine.
تو ادبیات معنی هزل رو میده
لخت رقصیدن لایک یادتون نره
burlesque: نمایش کمدی و مستهجن a burlesque club نقیضه ( نمایشی که در آن یک موضوع مهم به مسخره گرفته میشود یا یک موضوع بی خود جدی و مهم تلقی می گردد )
burlesque ( هنرهای نمایشی ) واژه مصوب: مضحکه تعریف: هجویه ای نمایشی که موضوع یا سبکی جدی را به سخره می گیرد و معمولاً با رقص و آواز همراه است
. E. g A new start after 60: I lost weight, then lost myself - until I became a 💥burlesque💥 dancer