burled


گره دار، کورک دار

جمله های نمونه

1. Susan Burling was a pretty girl, small and cleanly made.
[ترجمه گوگل]سوزان برلینگ دختری زیبا، کوچک و تمیز بود
[ترجمه ترگمان]سوزان Burling دختر زیبایی بود، کوچک و پاکیزه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Burling, law firm, Washington, $ 3 200.
[ترجمه گوگل]برلینگ، شرکت حقوقی، واشنگتن، 3200 دلار
[ترجمه ترگمان]burling، شرکت حقوقی، واشنگتن، ۳ \/ ۳ دلار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Suddenly Darrell burled the log three times quickly then jumped up and down to stop it.
[ترجمه گوگل]ناگهان دارل چوب را به سرعت سه بار گور کرد و سپس بالا و پایین پرید تا آن را متوقف کند
[ترجمه ترگمان]ناگهان دارل سه بار به سرعت از جا پرید و پایین پرید تا آن را متوقف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The dog raked up a burled bone from the rose bed.
[ترجمه گوگل]سگ یک استخوان گودال را از تخت گل رز بیرون آورد
[ترجمه ترگمان]سگ استخوان burled را از روی تخت بلند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His beer mug sat untouched on the table, his head burled deep in his hands, his veins throbbing in his temple.
[ترجمه گوگل]لیوان آبجوش دست نخورده روی میز نشسته بود، سرش را در دستانش فرو کرده بود و رگ هایش در شقیقه اش می تپید
[ترجمه ترگمان]لیوان آبجو دست نخورده روی میز نشسته بود، سرش به شدت در دست هایش فرورفته بود، و veins در شقیقه اش می تپید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس