burglar

/ˈbɜːrɡlər//ˈbɜːɡlə/

معنی: دزد، غارتگر، سارق منازل
معانی دیگر: کسی که (معمولا شب) برای دزدی به خانه مردم می رود، دزدخانه، شب دزد، سارق

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: someone who forces entry into a building in order to commit robbery.
مشابه: bandit, cat burglar, criminal, housebreaker, picklock, prowler, robber, sneak thief, thief

- We called the police because we thought we heard a burglar in the house.
[ترجمه الی] ما پلیس را صدا می زدیم چون فکر می کردیم در خانه یک دزد وجود دارد
|
[ترجمه مطهره] ما به پلیس زنگ زدیم چون فکر میکردیم در خانه یک دزد وجود دارد
|
[ترجمه نیلوفر] ما به پلیس زنگ زدیم چون فکر می کردیم یک دزد در خانه است
|
[ترجمه Muhammad] ما با پلیس تماس گرفتیم چون فکر میکردیم صدای یک دزد را در خانه شنیدیم
|
[ترجمه زی زی] به پلیس زنگ زدیم. چون حس کردیم صدای یک دزد توی خانه شنیدیم.
|
[ترجمه Mahsa] ما به پلیس زنگ زدیم چون ما فکر می کردیم صدای یک دزد ( سارق خانه ) را در خانه شنیدیم.
|
[ترجمه گوگل] با پلیس تماس گرفتیم چون فکر کردیم صدای دزدی را در خانه شنیدیم
[ترجمه ترگمان] ما به پلیس زنگ زدیم چون فکر می کردیم صدای یه سارق توی خونه رو شنیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a burglar alarm
دزدگیر

2. two men pinned the burglar to the ground while i called the police
دو مرد دزد را روی زمین نگه داشتند و من به کلانتری تلفن زدم.

3. he took a brand from the fireplace and threw it at the burglar
یک هیزم مشتعل را از شومینه برداشت و (آن را) به طرف سارق پرتاب کرد.

4. The burglar got into the house through the bedroom window.
[ترجمه soniya] دزد از طریق پنجره اتاق خواب وارد خانه شد.
|
[ترجمه مریم حسن زاده] سارق از پنجره اتاق خواب وارد خانه شد.
|
[ترجمه یاسمن] سارق از طریق پنجره ی اتاق وارد خانه شد.
|
[ترجمه گوگل]سارق از پنجره اتاق خواب وارد خانه شد
[ترجمه ترگمان]دزد وارد خانه شد و از پنجره اتاق خواب بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I forgot to set the burglar alarm.
[ترجمه M] من فراموش کردم که دزدگیر را تنظیم کنم
|
[ترجمه گوگل]فراموش کردم دزدگیر دزدگیر را تنظیم کنم
[ترجمه ترگمان]یادم رفت زنگ خطر رو بزنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The burglar shone his torch into the dark room.
[ترجمه گوگل]سارق مشعل خود را به اتاق تاریک پرتاب کرد
[ترجمه ترگمان]دزد مشعل را در اتاق تاریک روشن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The burglar had left several traces of his presence.
[ترجمه گوگل]سارق آثار متعددی از حضور خود به جا گذاشته بود
[ترجمه ترگمان]سارق چند ردی از حضورش را جا گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He openly boasted of his skill as a burglar.
[ترجمه گوگل]او آشکارا به مهارت خود به عنوان یک سارق افتخار می کرد
[ترجمه ترگمان]او آشکارا از مهارت خود به عنوان دزد سخن می گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The burglar had broken in through a window.
[ترجمه گوگل]سارق از پنجره وارد شده بود
[ترجمه ترگمان]دزد از پنجره وارد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The policeman took the burglar by surprise as he opened the window.
[ترجمه بهار] پلیس با باز کردن پنجره ، دزد را غافلگیر کرد.
|
[ترجمه گوگل]پلیس با باز کردن پنجره، سارق را غافلگیر کرد
[ترجمه ترگمان]پاسبان که پنجره را باز کرده بود، دزد را غافلگیر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He chased ( after ) the burglar but couldn't catch him.
[ترجمه بهار] او در. را تعقیب کرد اما نتوانست اورا بگیرد
|
[ترجمه گوگل]او سارق را تعقیب کرد اما نتوانست او را بگیرد
[ترجمه ترگمان]او به دنبال دزد دنبالش کرد ولی نمی توانست او را بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. How would you deal with an armed burglar?
[ترجمه گوگل]با یک سارق مسلح چگونه برخورد می کنید؟
[ترجمه ترگمان]چطور با یه سارق مسلح معامله می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Fitting a burglar alarm is the most effective way to increase home security.
[ترجمه گوگل]نصب دزدگیر دزدگیر موثرترین راه برای افزایش امنیت خانه است
[ترجمه ترگمان]نصب آژیر خطر دزدی، موثرترین راه برای افزایش امنیت منزل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The new security guard is a burglar — that'll put the cat among the pigeons.
[ترجمه بهار] نگهبان جدید یک سارق است _گربه را میان کبوتران قرارداده اند، مصداق ضرب المثل گوشت رو دست گربه دادن است
|
[ترجمه گوگل]نگهبان جدید یک سارق است - که گربه را در میان کبوترها قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]نگهبان جدید، دزد است - که گربه را بین کبوترها می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دزد (اسم)
thief, good fellow, apache, robber, shoplifter, stealer, burglar, picaroon, pilferer, lurcher, hobgoblin, defalcator, peculator, purloiner, raptor, larcener, larcenist, picklock, piker

غارتگر (اسم)
robber, burglar, badman, mugger, plunderer, looter, marauder, freebooter, pirate, spice, cosh boy, depredator, harrier, sandbagger, holdup man, pillager, sacker, snatcher, road agent, spoliator

سارق منازل (اسم)
burglar

انگلیسی به انگلیسی

• thief, housebreaker
a burglar is a thief who breaks into a house and steals things.

پیشنهاد کاربران

متعدی، متجاوز
a person who enters a building to steal or commit a crime; breaking into premises intending to steal something or harm someone.
Burglar is somone who steals things from people's home
سرقت خونگی
robber
thief

دزد منزل
سارق، دزد منزل
دزد
سارق
غارتگر
A person who goes into a building to steal things
سارق منازل

بپرس