اسم ( noun )
حالات: bureaus, bureaux
حالات: bureaus, bureaux
• (1) تعریف: a chest of drawers, often with a mirror.
• مترادف: chest of drawers, dresser
• مشابه: cabinet, chest, chiffonier, commode, dressing table, wardrobe
• مترادف: chest of drawers, dresser
• مشابه: cabinet, chest, chiffonier, commode, dressing table, wardrobe
- He always lays his keys and coins on top of the bureau.
[ترجمه گوگل] او همیشه کلیدها و سکه هایش را بالای دفتر می گذارد
[ترجمه ترگمان] همیشه کلید و سکه های روی میز را می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] همیشه کلید و سکه های روی میز را می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The middle drawer of the bureau is where these shirts should go.
[ترجمه گوگل] کشوی وسط دفتر جایی است که این پیراهن ها باید بروند
[ترجمه ترگمان] کشوی وسطی کشو، جایی است که این لباس ها باید بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] کشوی وسطی کشو، جایی است که این لباس ها باید بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: a governmental department.
• مترادف: agency, department, office, service
• مشابه: division
• مترادف: agency, department, office, service
• مشابه: division
- The Federal Bureau of Investigation (FBI) has its headquarters in Washington, D.C.
[ترجمه گوگل] دفتر تحقیقات فدرال (FBI) در واشنگتن دی سی قرار دارد
[ترجمه ترگمان] اداره تحقیقات فدرال (اف بی آی)مقر خود را در واشنگتن دی سی قرار داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اداره تحقیقات فدرال (اف بی آی)مقر خود را در واشنگتن دی سی قرار داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: an office or department, often a subdivision of an organization, that performs specific functions.
• مترادف: department
• مشابه: agency, branch, division, office, service, subdivision
• مترادف: department
• مشابه: agency, branch, division, office, service, subdivision
- She joined one of the major news bureaus last year.
[ترجمه گوگل] او سال گذشته به یکی از دفاتر خبری اصلی پیوست
[ترجمه ترگمان] سال گذشته، او به یکی از آژانس های خبری اصلی پیوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] سال گذشته، او به یکی از آژانس های خبری اصلی پیوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The university's housing bureau should be able to help you.
[ترجمه گوگل] دفتر مسکن دانشگاه باید بتواند به شما کمک کند
[ترجمه ترگمان] اداره مسکن این دانشگاه باید بتواند به شما کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اداره مسکن این دانشگاه باید بتواند به شما کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید