1. It is not some kind of Bunsen Burner that can be turned on and off at will.
[ترجمه گوگل]این نوعی از Bunsen Burner نیست که بتوان آن را به دلخواه روشن و خاموش کرد
[ترجمه ترگمان]این یک نوع of نیست که بتواند آن را روشن و خاموش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Bunsen burners, Petri dishes, retorts and test tube holders winked enticingly.
[ترجمه گوگل]مشعلهای بونسن، ظروف پتری، قفلها و نگهدارندههای لوله آزمایش به طرز اغواکنندهای چشمک میزدند
[ترجمه ترگمان]burners Bunsen، پتری Petri، retorts و دارندگان لوله تست به enticingly چشمک زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. During those breaks tea was brewed over Bunsen burners, and he sat back and answered questions.
[ترجمه گوگل]در آن استراحتها، چای روی مشعلهای بونسن دم میشد، و او عقب نشست و به سؤالات پاسخ داد
[ترجمه ترگمان]هنگام صرف چای گرم شده بود و او نشسته بود و به سوال ها جواب می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I need to light my Bunsen burner.
[ترجمه گوگل]من باید مشعل Bunsen خود را روشن کنم
[ترجمه ترگمان]باید Bunsen رو روشن کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Bunsen burner hissed softly on one of the many long, black, polished stone - like counters.
[ترجمه گوگل]مشعل بونسن به آرامی روی یکی از سنگ های بلند، سیاه و صیقلی - شبیه پیشخوان خش خش کرد
[ترجمه ترگمان]مشعل را به نرمی روی یکی از سنگ های بزرگ سیاه و براق مانند پیشخوان صدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Then, with a Bunsen burner, the surface is thoroughly seared.
[ترجمه گوگل]سپس با یک مشعل Bunsen، سطح را کاملاً سرخ می کنند
[ترجمه ترگمان]سپس با شعله Bunsen، سطح به طور کامل سوخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Bunsen burner invented by German chemist Robert Bunsen.
[ترجمه گوگل]مشعل بونسن توسط شیمیدان آلمانی رابرت بونسن اختراع شد
[ترجمه ترگمان]مشعل Bunsen توسط شیمیدان آلمانی رابرت Bunsen اختراع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Fire up the Bunsen burner.
9. You will learn how to use scientific apparatus such as test tubes, beakers and Bunsen burners.
[ترجمه گوگل]نحوه استفاده از دستگاه های علمی مانند لوله های آزمایش، بشر و مشعل های Bunsen را یاد خواهید گرفت
[ترجمه ترگمان]شما یاد می گیرید چطور از دستگاه علمی مانند لوله های آزمایش، beakers و burners روشن استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He waylaid Stella in the paint-frame where she had been sent to boil rabbit glue on the Bunsen burner.
[ترجمه گوگل]او استلا را در قاب رنگی که او را برای جوشاندن چسب خرگوشی روی مشعل بونسن فرستاده بودند، گذاشت
[ترجمه ترگمان]او در کمین استلا در قاب نقاشی بود جایی که او برای boil rabbit در مشعل Bunsen فرستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I personally think this is as idiotic as waving a bunsen burner around while having a row.
[ترجمه گوگل]من شخصاً فکر میکنم این به همان اندازه احمقانه است که با تکان دادن یک مشعل بونسن در حین ردیف کردن
[ترجمه ترگمان]من شخصا فکر می کنم این مثل این است که فکر کنم این around مثل این است که دست زدن به یک ردیف شاخ و برگ داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Ten sample bars suspended vertically were ignited by a Bunsen burner.
[ترجمه گوگل]ده میله نمونه که به صورت عمودی آویزان شده بودند توسط یک مشعل Bunsen مشتعل شدند
[ترجمه ترگمان]ده میله نمونه که به صورت عمودی معلق شده اند، توسط یک مشعل روشن آتش شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. You will hear Miss Wang give instructions on how to use a Bunsen burner.
[ترجمه گوگل]می شنوید که خانم وانگ دستورالعمل هایی در مورد نحوه استفاده از مشعل Bunsen ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]شما خواهید شنید که دوشیزه وانگ از مشعل Bunsen استفاده می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید