1. The bridge provided a firm platform for the bungee jumpers.
[ترجمه گوگل]پل سکوی محکمی برای بانجی جامپرها فراهم کرد
[ترجمه ترگمان]این پل یک سکوی محکم برای این jumpers وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He gets vicarious thrills from watching people bungee jumping.
[ترجمه گوگل]او از تماشای مردمی که بانجی جامپینگ میکنند هیجانهای جانشینی میگیرد
[ترجمه ترگمان]او به طور غیر مستقیم از تماشای افرادی که به طور bungee در حال پریدن هستند، به هیجان می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. You're going bungee jumping? Whatever next?
[ترجمه گوگل]بانجی جامپینگ می روی؟ بعدش هر چی باشه؟
[ترجمه ترگمان]میخوای بپری پرش کنی؟ حالا هر چی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I was going to go bungee jumping, but I chickened out.
[ترجمه گوگل]می خواستم بانجی جامپینگ بروم، اما از کار افتادم
[ترجمه ترگمان]، می خواستم برم پرش ارتفاع اما من جا زدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. However, I would think twice about bungee jumping.
[ترجمه گوگل]با این حال، من دو بار در مورد بانجی جامپینگ فکر می کنم
[ترجمه ترگمان]با این حال، من دو بار در مورد bungee bungee فکر می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Ten brave folk did a bungee jump to raise funds for Comic Relief.
[ترجمه گوگل]ده نفر از افراد شجاع برای جمع آوری کمک مالی برای Comic Relief یک پرش بانجی انجام دادند
[ترجمه ترگمان]ده نفر از مردم شجاع برای جمع آوری پول برای کمک به کمیک اقدام کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. You'd have to be certifiable to do a bungee jump.
[ترجمه گوگل]برای انجام یک پرش بانجی باید دارای گواهینامه باشید
[ترجمه ترگمان]تو مجبور بودی از ارتفاع پرش از ارتفاع استفاده کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Bungee jumping, a fun fair, car boot, craft and charity stalls will be the order of the day.
[ترجمه گوگل]بانجی جامپینگ، نمایشگاه سرگرمکننده، غرفههای چکمههای ماشین، صنایع دستی و خیریه در این روز برگزار میشود
[ترجمه ترگمان]Bungee که در حال پریدن است، یک چکمه اتومبیل، یک چکمه اتومبیل، و غیره و غیره، ترتیب روز را خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Some people like thrills, and bungee jumping certainly as one.
[ترجمه گوگل]برخی از مردم هیجان و پرش بانجی را دوست دارند
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم like مثل thrills و bungee به عنوان یکی از این jumping
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. We went bungee jumping when we were in Australia.
[ترجمه گوگل]وقتی در استرالیا بودیم بانجی جامپینگ رفتیم
[ترجمه ترگمان]وقتی در استرالیا بودیم، went jumping
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The bungee cord is a lot like a giant rubber band.
[ترجمه گوگل]طناب بانجی بسیار شبیه یک نوار لاستیکی غول پیکر است
[ترجمه ترگمان]این طناب مانند یک نوار لاستیکی بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. What a bungee jump! Where IS that cracker, anyway?
[ترجمه گوگل]چه بانجی جامپی! به هر حال آن ترقه کجاست؟
[ترجمه ترگمان]چه پرش ارتفاع به هر حال این بیسکوییت کجاست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In many sports bungee, your biggest rival is yourself.
[ترجمه گوگل]در بسیاری از بانجی های ورزشی، بزرگترین رقیب شما خودتان هستید
[ترجمه ترگمان]در بسیاری از ورزش ها، بزرگ ترین رقیب تان خودتان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Bungee jumping, skydiving, and cliff diving are the most common.
[ترجمه گوگل]بانجی جامپینگ، چتربازی و غواصی در صخره رایج ترین آنها هستند
[ترجمه ترگمان]شیرجه زدن، شیرجه در شیرجه، و غواصی از صخره بسیار رایج هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید