1. bumpy whitewashed walls
دیوارهای سفید و ناصاف
2. a bumpy road
جاده ی پردست انداز
3. in for a bumpy ride
دارای آینده ی دشوار
4. the jeep bucketed over the bumpy road
جیپ در جاده ی پر دست انداز به سرعت پیش می رفت.
5. the sled slithered down the bumpy hill
سورتمه به سوی پایین تپه ی پر دست انداز سر خورد.
6. the car jolted away on the bumpy road
اتومبیل با تکان زیاد در جاده ی پر دست انداز حرکت می کرد.
7. the ride in the motor boat was bumpy and noisy
سواری در قایق موتوری پرتکان و پر صدا بود.
8. Youth, is doomed to be bumpy, with sweat and tears, have a grievance, unwilling and failure.
[ترجمه گوگل]جوانی محکوم به دست انداز، با عرق و اشک، گلایه، ناخواسته و شکست است
[ترجمه ترگمان]جوانی، محکوم به bumpy، با عرق و اشک، غم و اندوه و شکست را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Even if the road is bumpy, the wheel must go forward; even if the river roaring waves, ships are sailing.
[ترجمه گوگل]حتی اگر جاده پر دست انداز باشد، چرخ باید جلو برود حتی اگر رودخانه موج خروشان کند، کشتیها در حال حرکت هستند
[ترجمه ترگمان]حتی اگر جاده پر از پیچ باشد، چرخ باید به جلو حرکت کند؛ حتی اگر امواج خروشان دریا، کشتی ها حرکت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The wide paved road degenerated into a narrow bumpy track.
[ترجمه گوگل]جاده آسفالته وسیع به یک مسیر ناهموار باریک تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]جاده صاف و هموار تبدیل به جاده باریکی شد که به جاده باریکی منتهی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The fragile china survived the bumpy journey safe and sound.
[ترجمه گوگل]چینی شکننده از این سفر پر دست انداز سالم و سلامت جان سالم به در برد
[ترجمه ترگمان]چین ضعیف از سفر ناهموار در امان مانده بود و به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The plane made a bumpy landing.
[ترجمه گوگل]هواپیما با دست انداز فرود آمد
[ترجمه ترگمان]هواپیما فرود پر دست انداز درست کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She's had a bumpy ride at work over the last few months.
[ترجمه گوگل]او در طول چند ماه گذشته در محل کارش پر از دست انداز بوده است
[ترجمه ترگمان]در این چند ماه اخیر او سواری سختی در کار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The car bottomed too easily on the bumpy road.
[ترجمه گوگل]ماشین خیلی راحت در جاده پر دست انداز پایین آمد
[ترجمه ترگمان]آن قدر محکم روی جاده ناهموار قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The bumpy flight brought on a bout of airsickness.
[ترجمه گوگل]پرواز ناهموار یک حمله هوایی را به همراه داشت
[ترجمه ترگمان]flight bumpy، airsickness را به همراه آورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید