bumf

جمله های نمونه

1. I got a load of bumf from my bank in the post today.
[ترجمه گوگل]من امروز در پستی که داشتم از بانکم حجم زیادی پول گرفتم
[ترجمه ترگمان]من امروز یه بار از بانک خودم رو پست کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I got loads of bumf about the introduction of the Euro.
[ترجمه گوگل]من در مورد معرفی یورو دچار ناراحتی های زیادی شدم
[ترجمه ترگمان]من درباره معرفی یورو کلی صحبت کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A detective chief super should immerse himself in bumf until the last trump sounds and like it.
[ترجمه گوگل]یک رئیس کارآگاه فوق‌العاده باید تا زمانی که آخرین برون به صدا در می‌آید، خود را در غوغا کند و از آن خوشش بیاید
[ترجمه ترگمان]یک رئیس بزرگ باید خودش را در bumf فرو کند تا آخرین برگ برنده به صدا درآید و آن را دوست بدارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He read all the latest intelligence bumf that had come in on the Bombay.
[ترجمه گوگل]او تمام آخرین اطلاعاتی که در بمبئی وارد شده بود را خواند
[ترجمه ترگمان]تمام خبر آخرین اخبار را که در بمبئی پیش آمده بود خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Be like gentleman need not bumf, is it possible that you are to use finger!
[ترجمه گوگل]مثل جنتلمن باش که نیازی به دم دستی نیست، آیا ممکن است از انگشت استفاده کنی!
[ترجمه ترگمان]درست مثل این است که شما باید از انگشت استفاده کنید، مگر نه که از انگشت استفاده کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Foresight: sit on the toilet seat with sufficient bumf as soon as the purger is taken.
[ترجمه گوگل]آینده نگری: به محض برداشتن پاک کننده، روی صندلی توالت با فشار کافی بنشینید
[ترجمه ترگمان]بینش: روی صندلی توالت بنشینید و به محض این که the به دست آید، با bumf کافی روی صندلی توالت بنشینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Just a lot of bumf from the insurance people.
[ترجمه گوگل]فقط خیلی از طرف بیمه ها
[ترجمه ترگمان] فقط یه عالمه \"bumf\" ها از افراد بیمه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Brush buttocks with bumf before, how to convert now does bumf brush the mouth?
[ترجمه گوگل]باسن را قبلاً با بامف مسواک بزنید، اکنون چگونه تبدیل کنیم آیا بامف دهان را مسواک می‌زند؟
[ترجمه ترگمان]buttocks به راش با bumf قبل از این که چگونه آن را تبدیل به مسواک زدن می کند، دهان را مسواک می زند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He threw away my letter, thinking it was just more election bumf.
[ترجمه گوگل]او نامه من را دور انداخت، به این فکر کرد که این فقط یک مزاحم انتخاباتی است
[ترجمه ترگمان]او نامه مرا دور انداخت و فکر کرد که این فقط یک انتخابات فرعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. These days, we are bombarded with endless junk mail, fliers, and general bumf.
[ترجمه گوگل]این روزها، ما با نامه‌های ناخواسته بی‌پایان، بروشورها، و کلی مزاحم بمباران شده‌ایم
[ترجمه ترگمان]این روزها ما با پست سریع endless، اعلامیه و bumf general بمباران می شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. When the registration forms came through, she apparently mistook them for election bumf and threw them away.
[ترجمه گوگل]وقتی فرم‌های ثبت‌نام رسید، ظاهراً او آن‌ها را به اشتباه انتخاباتی اشتباه گرفت و دور انداخت
[ترجمه ترگمان]هنگامی که فرم های ثبت نام از بین رفتند، او ظاهرا آن ها را به اشتباه انتخاب کرد و آن ها را دور انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was hard to find the word "Democrat" anywhere in his campaign bumf.
[ترجمه گوگل]یافتن کلمه "دموکرات" در هیچ کجای مبارزات انتخاباتی او دشوار بود
[ترجمه ترگمان]پیدا کردن کلمه \"دموکرات\" در هر جایی در مبارزات انتخاباتی اش دشوار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It will come as no surprise to learn that the main candidates spent their largest sums on flyers, leaflets, posters and other bumf destined for the landfill.
[ترجمه گوگل]تعجبی نخواهد داشت که بدانیم کاندیداهای اصلی بیشترین مبالغ خود را صرف آگهی‌ها، تراکت‌ها، پوسترها و سایر مواد زائد به مقصد محل دفن زباله کرده‌اند
[ترجمه ترگمان]تعجب ندارد که نامزدهای اصلی بزرگ ترین مبالغ را صرف آگهی ها، برشور، پوستر و سایر bumf هایی که برای دفن زباله فرستاده شده اند، گذرانده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Haunted: you feel you have dumped it and there's trace on the bumf, but nothing can be seen in the commode.
[ترجمه گوگل]خالی از سکنه: احساس می‌کنید آن را رها کرده‌اید و اثری روی باف وجود دارد، اما چیزی در کمد دیده نمی‌شود
[ترجمه ترگمان]احساس می کنید که آن را ترک کردید و ردی از the وجود دارد، اما هیچ چیز در کمد دیده نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• paperwork (british usage); toilet paper (slang)
if you refer to documents as bumf, you mean that they contain information, instructions, or publicity material which you consider to be uninteresting or unimportant; an informal word.

پیشنهاد کاربران