bulwark

/ˈbʊlwərk//ˈbʊlwək/

معنی: حامی، پناه، بارو، موج شکن، دیوار، خاکریز، خاکریز یا جان پناه، دیواره سد، سنگر بندی
معانی دیگر: ملجا، شخص یا چیز محافظ، سپر بلا، حافظ، برج و بارو کشیدن، سنگر ساختن، سپر شدن، حفاظت کردن، دیوار ساحلی، رجوع شود به: breakwater، نرده یا دیواره ی دور کشتی (معمولا به صورت جمع)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a wall or wall-like structure, often made of earth and used for defense; rampart.
مترادف: parapet, rampart
مشابه: bastion, embankment, fortification, outwork, redoubt, wall

- They constructed a bulwark around the castle.
[ترجمه گوگل] در اطراف قلعه سنگری ساختند
[ترجمه ترگمان] ان ها دژ مستحکمی در اطراف قلعه ساختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: anything or anyone that provides strength, support, or protection.
مترادف: bastion, buttress, fortification
مشابه: assurance, buffer, encouragement, guard, mainstay, pillar, prop, protection, rampart, reinforcement, safeguard, shield, stay, stronghold

- That law is a bulwark against corruption.
[ترجمه گوگل] آن قانون سنگری در برابر فساد است
[ترجمه ترگمان] این قانون، سدی بر ضد فساد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: (usu. pl.) the portion of the side of a ship that extends above the upper deck.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: bulwarks, bulwarking, bulwarked
• : تعریف: to provide protection with or as though with a bulwark.
مترادف: rampart
مشابه: buttress, fortify, mound, reinforce

جمله های نمونه

1. union will bulwark our independence
همبستگی استقلال ما را صیانت خواهد کرد.

2. the constitution is the bulwark of that country's democracy
قانون اساسی مدافع دموکراسی آن کشور است.

3. That country is a bulwark of freedom.
[ترجمه گوگل]آن کشور سنگر آزادی است
[ترجمه ترگمان]آن کشور دژ مستحکمی برای آزادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. My savings were to be a bulwark against unemployment.
[ترجمه گوگل]پس انداز من قرار بود سنگری در برابر بیکاری باشد
[ترجمه ترگمان]پس انداز من به منزله سدی در برابر بیکاری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Our people's support is a bulwark against the enemy.
[ترجمه گوگل]حمایت مردم ما سنگری در مقابل دشمن است
[ترجمه ترگمان]حمایت مردم ما سدی بر علیه دشمن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Democracy is a bulwark of freedom.
[ترجمه گوگل]دموکراسی سنگر آزادی است
[ترجمه ترگمان]دموکراسی، دژ مستحکمی برای آزادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Community is essential; it is the one bulwark against inevitable grief and loss.
[ترجمه گوگل]اجتماع ضروری است این تنها سنگر در برابر غم و اندوه و فقدان اجتناب ناپذیر است
[ترجمه ترگمان]جامعه ضروری است؛ این یک دژ مستحکم در برابر اندوه و فقدان اجتناب ناپذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They are a bulwark against that dark night: the candle that protected us in childhood.
[ترجمه گوگل]آنها سنگری هستند در برابر آن شب تاریک: شمعی که در کودکی از ما محافظت می کرد
[ترجمه ترگمان]آن ها سدی در برابر آن شب تاریک هستند: شمعی که ما را در کودکی محافظت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As long as Mr Neal remains a strong bulwark against these incursions, nothing very significant is likely to happen.
[ترجمه گوگل]تا زمانی که آقای نیل یک سنگر محکم در برابر این تهاجمات باقی بماند، احتمالاً هیچ اتفاق مهمی رخ نخواهد داد
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که آقای نیل به عنوان یک دژ مستحکم در برابر این حملات باقی بماند، هیچ چیز مهمی رخ نخواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Politically, Japan became the main Asian bulwark against communism.
[ترجمه گوگل]از نظر سیاسی، ژاپن به سنگر اصلی آسیایی در برابر کمونیسم تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]از لحاظ سیاسی، ژاپن به سنگر اصلی آسیایی در مقابل کمونیسم تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Over the bulwark of his body, Sylvie waved to Alexei.
[ترجمه گوگل]سیلوی بر روی سنگر بدنش برای الکسی دست تکان داد
[ترجمه ترگمان]سیلوی دست او را گرفت و بط رف آل کسی تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Until then the security forces remain the ultimate bulwark against the breakdown of society.
[ترجمه گوگل]تا آن زمان نیروهای امنیتی سنگر نهایی در برابر فروپاشی جامعه باقی می مانند
[ترجمه ترگمان]تا آن زمان، نیروهای امنیتی سد نهایی علیه شکست جامعه باقی مانده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The new dam was a bulwark against future floods.
[ترجمه گوگل]سد جدید سدی در برابر سیلاب های آینده بود
[ترجمه ترگمان]سد جدید سدی در مقابل سیلاب های آینده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Law is the bulwark of society.
[ترجمه گوگل]قانون سنگر جامعه است
[ترجمه ترگمان]قانون دژ کل جامعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The administrative bulwark increases the circulation cost of the economic element and reduces the economic vigor.
[ترجمه گوگل]سنگر اداری هزینه گردش عنصر اقتصادی را افزایش داده و بنیه اقتصادی را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]سد مدیریتی هزینه گردش عنصر اقتصادی را افزایش داده و قدرت اقتصادی را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حامی (اسم)
supporter, protector, patron, sponsor, actor, advocate, partisan, backer, shield, booster, bulwark, vindicator, partizan

پناه (اسم)
shelter, asylum, blind, sconce, refuge, awning, bulwark, safeguard, guard, coverture

بارو (اسم)
bulwark, fortification, battlement, rampart

موج شکن (اسم)
bulwark, foreshore, breaker, breakwater, pier

دیوار (اسم)
enclosure, bulwark, fence, wall, bulkhead, screen, curtain

خاکریز (اسم)
levee, dyke, dike, bulwark, fence, moat, weir

خاکریز یا جان پناه (اسم)
bulwark

دیواره سد (اسم)
bulwark

سنگر بندی (اسم)
bulwark, fortification, entrenchment

انگلیسی به انگلیسی

• stout defense wall, fortress wall
a bulwark against an unpleasant or dangerous situation is a strong thing or person that protects you from it.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A defensive wall or a strong support 🛡️
🔍 مترادف: Fortification
✅ مثال: Education is often seen as a bulwark against poverty.
اسم : ۱ _ موج شکن
a protective structure of stone or concrete; extends from shore into the water to prevent a beach from washing away
۲ _ لبه محافظ عرشه بالایی کشتی
protective rim of the upper deck
...
[مشاهده متن کامل]

۳ _ دیوار محافظ ، حفاظ
Wall built for defence
فعل : ۱ _ دژسازی کردن یا استحکام بخشیدن چیزی با دیوار یا سد
To fortify something with a wall or rampart
۲ _ دفاع کردن ، محافظت کردن ( چیزی یا کسی از خطر )
to defend or protect something by serving as a strong barrier against potential harm or danger

bulwarkbulwarkbulwark
۱. حصار. دیوار {برای دفاع یا حفاظت} ۳. حافظ. محافظ. سپر. نگهبان
مثال:
And I will make a bulwark between you and them
و من میان شما و آنها دیوار ی خواهم ساخت.
�أَجْعَلْ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُمْ رَدْمًا�
بارو، دیواره دور کشتی
محافظ
something that protects you from dangerous or unpleasant situations
چیزی که شما را از موقعیت های خطرناک یا ناخوشایند محافظت می کند
My savings were to be a bulwark against unemployment

...
[مشاهده متن کامل]

But in recent weeks, its economic slowdown has alarmed international leaders and investors who are no longer counting on it to be a bulwark against weakness elsewhere. In fact, for the first time in decades, the world’s second economy is itself the problem

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/bulwark?q=bulwark
حامی ، محافظ
معمولا با کلمه against به کار میرود
A bulwark against racist
حامی و محافظ بر علیه نژاد پرستی
به معنی کناره های کشتی یا قایق که بالاتر از عرشه هستند نیز به کار میرود
به معنای ساختاری قوی مانند دیوار که برای محافظت ساخته شده اند نیز استفاده میشود
حمایتگر
bulwark ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: بارو
تعریف: بخش دیواره مانندی که دورتادور شناور، بالاتر از سطح آزاد عرشه، امتداد می یابد تا از افتادن بار یا افراد به دریا جلوگیری شود
پشتیبان
لایه ی حفاظتی
دیواره یا برآمدگی عرشه کشتی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس