اسم ( noun )
حالات: bull's-eyes
حالات: bull's-eyes
• (1) تعریف: the center of a target, usu. marked with a circle.
• (2) تعریف: something that strikes the center of a target, such as a shot, or the act of striking the center of a target.
- The champion archer shot twelve bull's-eyes.
[ترجمه Vahid] کماندار قهرمان دوازده بار به وسط هدف شلیک کرد|
[ترجمه گوگل] کماندار قهرمان دوازده چشم گاو نر شلیک کرد[ترجمه ترگمان] کماندار به دوازده چشم گاو نر شلیک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: something that exactly meets a need or aim.
- Her solution to the problem was a real bull's-eye.
[ترجمه گوگل] راه حل او برای حل این مشکل یک چشم گاو نر واقعی بود
[ترجمه ترگمان] راه حل او برای این مشکل یک چشم گاو واقعی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] راه حل او برای این مشکل یک چشم گاو واقعی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید