bullish

/ˈbʊˌlɪʃ//ˈbʊlɪʃ/

معنی: سرسخت کله شق
معانی دیگر: (بهای سهام و اوراق بهادار) در حال ترقی، موجب ترقی، خوش بین، خوش بینانه، گاو مانند، مانند گاو نر

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: bullishly (adv.), bullishness (n.)
(1) تعریف: resembling a bull in size or power.
مشابه: bull

(2) تعریف: perversely stubborn; bullheaded.
مشابه: pigheaded

(3) تعریف: of, concerning, or characteristic of a booming economy or stock market or a person who expects it to be so.
مشابه: bull

جمله های نمونه

1. a bullish market
بازار رو به ترقی

2. a bullish report
گزارش نویدبخش

3. he is bullish about the future of the company
او نسبت به آینده ی شرکت خوش بین است.

4. The market opened in a bullish mood.
[ترجمه گوگل]بازار با روحیه صعودی باز شد
[ترجمه ترگمان]بازار در یک وضعیت صعودی باز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There was a bullish trend in the market.
[ترجمه گوگل]روند صعودی در بازار وجود داشت
[ترجمه ترگمان]یک گرایش صعودی در بازار وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She was in a bullish mood about the future of the company.
[ترجمه Ali] او نسبت به آینده شرکت خوشبین بود
|
[ترجمه گوگل]او در مورد آینده شرکت روحیه صعودی داشت
[ترجمه ترگمان]او در مورد آینده شرکت در حالت bullish بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He's very bullish about the company's prospects.
[ترجمه گوگل]او در مورد چشم انداز شرکت بسیار خوشبین است
[ترجمه ترگمان]او در مورد آینده این شرکت بسیار صعودی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He is very bullish about the prospects of his business.
[ترجمه گوگل]او در مورد چشم انداز تجارت خود بسیار خوش بین است
[ترجمه ترگمان]او در مورد چشم انداز کار خود بسیار صعودی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. That was the bullish message from the party as it launched its manifesto in Chelmsford yesterday.
[ترجمه گوگل]این پیام صعودی حزب بود که دیروز مانیفست خود را در چلمزفورد منتشر کرد
[ترجمه ترگمان]این پیام صعودی حزب بود که بیانیه خود را دیروز در Chelmsford آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But analysts expect the bullish trend to continue.
[ترجمه گوگل]اما تحلیلگران انتظار دارند روند صعودی ادامه یابد
[ترجمه ترگمان]اما تحلیلگران انتظار دارند که روند صعودی ادامه پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The most bullish thing a market can do is go up.
[ترجمه گوگل]صعودی ترین کاری که یک بازار می تواند انجام دهد صعود است
[ترجمه ترگمان]The چیزی که یک بازار می تواند انجام دهد، بالا رفتن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Soon the bullish projections about the speed at which online dealing in shares and unit trusts would grow were being scaled back.
[ترجمه گوگل]به زودی پیش بینی های صعودی در مورد سرعت رشد معاملات آنلاین سهام و واحدهای اعتماد کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]به زودی پیش بینی های صعودی در مورد سرعتی که در آن خرید آنلاین در سهام و واحد اعتماد به افزایش خواهد یافت، کاهش خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. For more bullish clients he might suggest a maximum of 25 p. c. of the monthly saving could go into a Pep.
[ترجمه گوگل]برای مشتریان صعودی تر، او ممکن است حداکثر 25 صفحه را پیشنهاد کند ج از پس انداز ماهانه می تواند به یک پپ تعلق گیرد
[ترجمه ترگمان]برای مشتریان صعودی ممکن است حداکثر ۲۵ p را پیشنهاد کند پ از پس انداز ماهیانه ممکن بود به a برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Analysts said the euro's resilience was a bullish signal for the currency.
[ترجمه گوگل]تحلیلگران گفتند که انعطاف پذیری یورو یک سیگنال صعودی برای این ارز است
[ترجمه ترگمان]تحلیل گران می گویند که انعطاف پذیری یورو یک علامت صعودی برای ارز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Demographic factors clearly bullish, with retirement worries pushing more and more baby boomers to invest.
[ترجمه گوگل]عوامل جمعیتی به وضوح صعودی هستند و نگرانی های مربوط به بازنشستگی باعث می شود تعداد بیشتری از بچه های بومور به سمت سرمایه گذاری سوق دهند
[ترجمه ترگمان]عوامل جمعیتی به وضوح صعودی هستند و نگرانی های بازنشستگی افراد بیشتری را وادار به سرمایه گذاری کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سرسخت کله شق (صفت)
bullish

انگلیسی به انگلیسی

• resembling a bull, obstinate, stubborn; tending to cause a rise in prices (of the stock exchange)

پیشنهاد کاربران

بازار گاوی
مشابه بازار صعودی است که به برخورداری از دیدگاه خوش بینانه مبنی بر افزایش قیمت یک بازار یا دارایی اشاره دارد. به عنوان مثال، اگر شما نسبت به بیت کوین دیدگاه صعودی دارید، معتقدید که ارزش آن در طول زمان به رشد خود ادامه خواهد داد.
روند صعودی در نمودارهای تکنیکال
bullish:گاو وار ، گاو مانند، صعودی.
bearish:خرس وار ، خرس مانند، نزولی.
بازی با کلمات جهت یادسپاری اسانتر:
بول گاو هم ارزشمند است و باعث تشکیل کود می شود.
خرس ها به خیلی چیزها می خندند مثلا به ریش بعضی از ادمها.
صعودی
در حال ترقی و رشد

بپرس