• : تعریف: perversely unwilling to change one's opinion or intended action; stubborn. • مشابه: pigheaded, stubborn, willful
جمله های نمونه
1. And so we stay on the sidelines, ceding the field to the bull-headed.
[ترجمه گوگل]و بنابراین ما در حاشیه می مانیم و میدان را به گاو نر واگذار می کنیم [ترجمه ترگمان]و بنابراین ما در حاشیه می مانیم، واگذاری زمین به سمت گاو را واگذار می کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The boy may have sounded bull-headed and arrogant to you, but he knew something more.
[ترجمه گوگل]شاید این پسر برای شما گاو نر و مغرور به نظر می رسید، اما چیز بیشتری می دانست [ترجمه ترگمان]ممکنه اون پسر به نظر تو احمق و گستاخ به نظر برسه، اما اون یه چیزی بیشتر از این می دونست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The open tramroad is laid in light-railway track, known as bullhead, which is mounted on chairs and sleepers.
[ترجمه گوگل]تراموای باز در مسیر راه آهن سبک، معروف به بولد، که بر روی صندلی ها و تختخواب ها نصب می شود، قرار دارد [ترجمه ترگمان]فضای باز در مسیر راه آهن که به نام bullhead معروف است قرار داده شده است، که بر روی صندلی ها و خفتگان قرار دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Hence also the exaggerated tribalism, the bullheaded racism of an Alf Garnett, the dogged male chauvinism of an Andy Capp.
[ترجمه گوگل]از این رو، قبیله گرایی اغراق آمیز، نژادپرستی سرسخت آلف گارنت، شوونیسم مردانه سرسخت اندی کاپ نیز به وجود می آید [ترجمه ترگمان]از این رو، قبیله گرایی اغراق آمیز، نژادپرستی سرسختانه مرد Alf با سرسختی مردی اندی Capp [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The kid has been obstinate and bullheaded from his childhood.
[ترجمه گوگل]این بچه از بچگی لجباز و سرسخت بوده است [ترجمه ترگمان]بچه از دوران کودکی سرسخت و کله شق بوده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Most people think you are stubborn and bullheaded.
[ترجمه گوگل]اکثر مردم فکر می کنند شما لجباز و سرسخت هستید [ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم فکر می کنند شما کله شق و کله شق هستید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The word bullheaded in English has a similar meaning when referring to such a person.
[ترجمه گوگل]کلمه bullheaded در انگلیسی وقتی به چنین شخصی اشاره می‌شود، معنای مشابهی دارد [ترجمه ترگمان]واژه کله شق در زبان انگلیسی در هنگام اشاره به چنین فردی معنای مشابهی دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He is a pigheaded [ bullheaded ] person.
[ترجمه گوگل]او یک فرد سر خوک [سر گاو] است [ترجمه ترگمان]او یک فرد pigheaded است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Don't be bullheaded; listen to your adviser's opinions.
[ترجمه Hardest] سرسخت ( سمج ) نباشید به نظرات مشاور خود گوش فرا دهید
|
[ترجمه گوگل]دلسرد نشوید به نظرات مشاور خود گوش دهید [ترجمه ترگمان]احمق نباش، به عقاید adviser گوش کن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A bullheaded person listens to no persuasion.
[ترجمه گوگل]یک فرد سر گاو به هیچ اقناع گوش نمی دهد [ترجمه ترگمان]یه آدم کله خر به حرف زدن گوش نمیده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Terry is so bullheaded; he won't listen to anybody else's opinion.
[ترجمه گوگل]تری خیلی سرگشته است او به نظر دیگران گوش نمی دهد [ترجمه ترگمان]تری خیلی کله خر است و به نظر دیگران هم گوش نمی دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Don't Be Bullheaded ; see a doctor.
[ترجمه گوگل]دلخور نباش به پزشک مراجعه کنید [ترجمه ترگمان]نگران نباش، دکتر را ببین [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Terry is so bullheaded that he can not listen to anyone's opinion.
[ترجمه گوگل]تری به قدری گنده است که نمی تواند به نظر کسی گوش دهد [ترجمه ترگمان]تری انقدر کله خر است که به نظر هیچ کس گوش نمی دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. As bullheaded as my father, I escaped to the University of California, where I fell in love with a haole, as we called Caucasians from the mainland.
[ترجمه گوگل]من مثل پدرم سرگشته به دانشگاه کالیفرنیا گریختم، جایی که عاشق یک هاله شدم، به قول ما قفقازی های سرزمین اصلی [ترجمه ترگمان]به اندازه پدر من، من به دانشگاه کالیفرنیا فرار کردم، جایی که من عاشق یک haole شدم، همان طور که ما Caucasians را از سرزمین اصلی می دانستیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
