bulletproof

/ˈbʊlətˌpruːf//ˈbʊlɪtpruːf/

معنی: ضد یا مانع گلوله
معانی دیگر: ضد گلوله، پاد گلوله، ضد گلوله کردن

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: not penetrable by bullets.

- a bulletproof vest
[ترجمه گوگل] یک جلیقه ضد گلوله
[ترجمه ترگمان] یه جلیقه ضد گلوله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- bulletproof glass
[ترجمه گوگل] شیشه ضد گلوله
[ترجمه ترگمان] شیشه ضد گلوله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: bulletproofs, bulletproofing, bulletproofed
• : تعریف: to make impenetrable by bullets.

جمله های نمونه

1. a bulletproof vest
جلیقه (یا جامه ی) ضد گلوله

2. a bullet-proof vest
جلیقه ی ضد گلوله

3. More like a bulletproof tank, some one else said; it would take an anti-tank missile to get at him.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر گفت که بیشتر شبیه یک تانک ضد گلوله است برای اصابت به او یک موشک ضد تانک لازم است
[ترجمه ترگمان]فرد دیگری گفت که بیشتر شبیه به یک تانک ضد گلوله است؛ این یک موشک ضد تانک برای رسیدن به او خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The writer was wearing a bulletproof vest and had brass knuckles and chemical repellent in other pockets.
[ترجمه گوگل]نویسنده یک جلیقه ضد گلوله به تن داشت و در جیب های دیگرش بند برنجی و مواد دافع شیمیایی داشت
[ترجمه ترگمان]نویسنده یک جلیقه ضد گلوله پوشیده بود و پنجه بوکس و بیزاری شیمیایی در جیب دیگر داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Toyota has an enviable reputation for bulletproof cars, a reputation that could have been built on Camry alone.
[ترجمه گوگل]تویوتا برای خودروهای ضدگلوله شهرت رشک‌آوری دارد، شهرتی که می‌توانست تنها با کمری ساخته شود
[ترجمه ترگمان]تویوتا شهرت enviable برای ماشین های ضد گلوله دارد، یک شهرت که می تواند به تنهایی بر روی Camry ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Bulletproof cars sheathed in armour.
[ترجمه گوگل]اتومبیل های ضد گلوله که در زره پوشانده شده اند
[ترجمه ترگمان]ماشین ضد گلوله در پوششی از زره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. About one hundred state troopers wearing bulletproof vests kept the groups well separated after a fistfight broke out in the afternoon.
[ترجمه گوگل]حدود صد سرباز ایالتی که جلیقه های ضد گلوله پوشیده بودند، پس از شروع یک درگیری مشت در بعد از ظهر، گروه ها را به خوبی از هم جدا نگه داشتند
[ترجمه ترگمان]حدود یک صد سرباز دولتی که جلیقه ضد گلوله به تن داشتند، پس از اینکه a در بعد از ظهر خاموش شد، این گروه ها را به خوبی از هم جدا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. While not totally bulletproof, the body armor can stop a small - caliber round.
[ترجمه گوگل]در حالی که کاملاً ضد گلوله نیست، زره بدن می تواند یک گلوله با کالیبر کوچک را متوقف کند
[ترجمه ترگمان]در حالی که نه کاملا ضدگلوله، زره میتونه یه کالیبر کوچیک رو متوقف کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The policeman survived because of his bulletproof vest.
[ترجمه گوگل]پلیس به خاطر جلیقه ضد گلوله اش زنده ماند
[ترجمه ترگمان]این مامور پلیس به دلیل جلیقه ضد گلوله به حیات خود ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You can't write bulletproof and error-protected code without knowing where the most problematic issues arise; that's what this and the next few articles focus on.
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید کدهای ضد گلوله و محافظت شده در برابر خطا بنویسید بدون اینکه بدانید مشکل سازترین مسائل در کجا ایجاد می شود این چیزی است که این مقاله و چند مقاله بعدی روی آن تمرکز دارند
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید کد ضد گلوله و خطای حفاظت شده را بدون دانستن اینکه کدام مسایل مشکل ساز به وجود می آیند، بنویسید؛ این چیزی است که این و چند مقاله بعدی بر روی آن تمرکز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A thick, down vest ; a bulletproof vest.
[ترجمه گوگل]یک جلیقه ضخیم و پایین؛ یک جلیقه ضد گلوله
[ترجمه ترگمان]یک جلیقه ضد گلوله، یک جلیقه ضد گلوله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Used in normal glass safety laminating glass and bulletproof glass laminated glass and so on. Composed of Loader, Washing and Drying Machine, Glass Laminator, Roller Squeezer, Unloader and so on.
[ترجمه گوگل]در شیشه های لمینیت شیشه ای معمولی و شیشه های چند لایه شیشه ای ضد گلوله و غیره استفاده می شود متشکل از لودر، ماشین لباسشویی و خشک کن، لمینت شیشه ای، غلتک فشار دهنده، تخلیه کننده و غیره
[ترجمه ترگمان]قبلا در شیشه ضد زنگ، شیشه ضد شیشه و شیشه ضد گلوله استفاده می شود متشکل از بارکننده راه انداز، شستن و خشک کردن ماشین، Laminator شیشه ای، Roller squeezer، unloader و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Known as the "Armani of bulletproof clothes", Caballero produces suits, coats and even T-shirts that protect their wearers from bullets and knives.
[ترجمه گوگل]کابالرو که به عنوان "آرمانی لباس های ضد گلوله" شناخته می شود، کت و شلوار، کت و حتی تی شرت تولید می کند که از پوشندگانشان در برابر گلوله و چاقو محافظت می کند
[ترجمه ترگمان]خرمن که به عنوان \"آرمانی با لباس های ضد گلوله\" شناخته می شود، کت و شلوار، کت و شلوار حتی تی شرت را تولید می کند که از افراد خود در برابر گلوله و چاقو محافظت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This new type of bulletproof vest is easy to wear.
[ترجمه گوگل]این نوع جدید جلیقه ضد گلوله به راحتی پوشیده می شود
[ترجمه ترگمان]پوشیدن این نوع جدید جلیقه ضد گلوله آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ضد یا مانع گلوله (صفت)
bulletproof

انگلیسی به انگلیسی

• impervious to bullets, protected against bullets
make impervious to bullets
something that is bullet-proof is made especially strong so that bullets cannot pass through it.

پیشنهاد کاربران

This slang term describes someone or something that is impervious to damage or criticism. It implies a sense of resilience and strength.
اصطلاح عامیانه
کسی یا چیزی که در برابر آسیب یا انتقاد غیرقابل نفوذ است.
...
[مشاهده متن کامل]

دلالت بر حس تاب آوری و قدرت دارد.
ضد ضربه، خدشه ناپذیر، قوی
مثال؛
For instance, a politician might be described as “bulletproof” if they are able to withstand scandals or negative press.
In a heated argument, someone might say, “Your arguments are weak, but my logic is bulletproof. ”
A person describing their self - confidence might say, “I have a bulletproof mindset that helps me overcome any challenges. ”

ضد گلوله
مثال:
The police all wear bullet–proof vest under their shirts.
همة افراد پلیس زیر پیراهن خود جلیقة ضدگلوله می پوشند.
محکم، شکست ناپذیر، آسیب ناپذیر، قوی، با ثبات، خدشه ناپذیر
استراتژی شکست ناپذیر: bulletproof strategy
مجزا غیر قابل نفوذ
مقاوم کردن
رویین تن کردن
آبدیده کردن
محفوظ یا در امان نگاه داشتن
adjective :
ضد گلوله
bullet - proof
به عنوان مثال :
Extra security staff are now being employed after the 20 - strong gang smashed panes of bullet - proof glass in four animal pens
منابع• https://www.ldoceonline.com/dictionary/bullet-proof• https://www.merriam-webster.com/dictionary/bulletproof• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english-norwegian/bulletproof?q=bulletproof
ضدگلوله
بی تی اس
بنگتن بویز
We are together bulletproof : )
ضد گلوله
که اسم یکی از اهنگ های بی تی اس که یکی از boy band های جهانیه we are bullet proof هست
ضدگلوله
We are together bulletproof
عشق فقد اونجایی ک تهیونگ میگه we are forever bulletproof😍😍😍😍😍
به قول sia که توی آهنگش میگه
I'm bulletproof, nothing to lose
ینی من ضد ضربه ام. شکست ناپذیرم.
unassailable, untouchable, invulnerable, unbeatable, impregnable, indomitable, impassable, irresistible, impenetrable, indestructible, impervious, protected, shielded, insuperable, inviolable, powerful, strong, unconquerable, unyielding, unattackable
ضد گلوله
ینی همون بی تی اس همهمون که عاشقشیم
ضد گلوله

ضد گلوله
bullet:گلوله

خدشه ناپذیر
ضد گلوله
مثال
شیشه ضد گلوله bulletproof glass
یک جلیقه ضد گلولهa bulletproof vest
ضد گلوله ضد ضربه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)

بپرس