اسم ( noun )
• (1) تعریف: an announcement of recent events or items of current interest.
• مترادف: announcement, report
• مشابه: communication, news, notification, tidings
• مترادف: announcement, report
• مشابه: communication, news, notification, tidings
- The conversation stopped as everyone tried to hear the emergency news bulletin.
[ترجمه گوگل] در حالی که همه سعی می کردند بولتن اخبار اضطراری را بشنوند، گفتگو متوقف شد
[ترجمه ترگمان] وقتی همه سعی کردند اخبار اضطراری را بشنوند، گفتگو متوقف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] وقتی همه سعی کردند اخبار اضطراری را بشنوند، گفتگو متوقف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: a publication that appears at regular intervals, esp. one issued by an academic organization.
• مترادف: periodical
• مشابه: journal, monthly, newsletter, publication, quarterly, serial
• مترادف: periodical
• مشابه: journal, monthly, newsletter, publication, quarterly, serial
- The university periodically sends students a bulletin that lists new courses.
[ترجمه گوگل] دانشگاه به صورت دوره ای بولتنی را برای دانشجویان ارسال می کند که در آن دوره های جدید فهرست شده است
[ترجمه ترگمان] این دانشگاه به طور دوره ای خبرنامه هایی را به دانشجویان می فرستد که دوره های جدید را لیست می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این دانشگاه به طور دوره ای خبرنامه هایی را به دانشجویان می فرستد که دوره های جدید را لیست می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید