اسم ( noun )
عبارات: bite the bullet
عبارات: bite the bullet
• (1) تعریف: a cylindrical, usu. pointed metal projectile that is shot from a firearm.
• مشابه: lead
• مشابه: lead
- Three bullets had been shot from the gun.
[ترجمه مسعود] سه تا گلوله از اسلحه شلیک شده|
[ترجمه اا] شلیک شدن سه گلوله از مسلسل یا هفت تیر|
[ترجمه گوگل] سه گلوله از تفنگ شلیک شده بود[ترجمه ترگمان] سه تا گلوله از اسلحه شلیک شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The bullet lodged in the wall behind him.
[ترجمه گوگل] گلوله به دیوار پشت سرش نشست
[ترجمه ترگمان] گلوله در دیوار پشت سرش جای گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] گلوله در دیوار پشت سرش جای گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: a printed dot or other graphic character, usu. one in a series, placed before a list item, a point, or other piece of text to draw attention to or emphasize it.
- She used bullets to make her list of key statistics stand out from the page.
[ترجمه گوگل] او از گلوله استفاده کرد تا فهرست آمارهای کلیدی خود را از صفحه متمایز کند
[ترجمه ترگمان] او از گلوله های توپ برای تهیه فهرست آمار کلیدی اش استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او از گلوله های توپ برای تهیه فهرست آمار کلیدی اش استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید